سیاست داخلی عراق یکی از عناصر تاثیر گذار در شکل گیری روابط خارجی این کشور بوده است. در دوران صدام روابط با کشورهایی که نیروهای شیعه در آن نفوذ داشتند همچون ایران و سوریه دچار تنش بوده است. پس از سقوط وی این رویه دچار استحاله حداکثری شد و منجر به شکل گیری مناسبات جدید منطقهای در سیاست خارجی عراق گشت. سوال این پژوهش "شکل گیری نظام سیاسی جدید در عراق، سبب چه تحولاتی در سیاست منطقهای این کشور بویژه در دنیای عرب شد؟" است که در پی پاسخ دادن به آن است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و بر مبنای دادههای کتابخانهای است. چارچوب نظری این پژوهش رئالیسم نئوکلاسیک است. همان گونه که در مکتب رئالیسم نئوکلاسیک از تاثیر ایدولوژی بر سیاست خارجی سخن به میان آمده است باور داریم سقوط دولت بعثی و شکل گیری نظام سیاسی جدید در عراق برمبنای تقسیم قدرت میان گروههای عمده مذهبی-قومی سبب روابطی نزدیکتر با ایران و مناسباتی توام با بدبینی و تردید با دنیای عرب و کشورهای محافظه کار با محوریت عربستان سعودی گردید که از قدرت گیری اکثریت شیعی و روابط نزدیک با ایران ناراضی بودند. بر اساس یافتههای این تحقیق عناصر ژئوپلتیک و تاریخی جایگاه عراق در منطقه خاورمیانه را منحصر به فرد نموده همچنین سقوط دولت بعثی و شکل گیری نظام سیاسی جدید عراق که مولفههای قومی و مذهبی در آن لحاظ شده است منجر به تحول اساسی در سیاست خارجی این کشور شده و سرانجام روابط نزدیک با ایران و در مقابل روابط محتاطانه و گاه سرد با کشورهای عربی منطقه از نمودهای بارز این تحول است.