حق به شهر، یک حق بشری، شامل تعلق شهر به شهروندان و مشارکت آنان در امورشهری است. قرارگرفتن این حق در چارچوب حقوق بشر بجای حقوق مدنی بدین معناست که هر انسانی صرف نظر از جنس، سن، نژاد و ویژگی های اجتماعی- فرهنگی، تنها به دلیل انسان بودن شایسته بهره مندی از این حق است. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر شاخصهای مطلوبیت فضای شهری بر میزان تحقق حق به شهر است. بدین منظور از نظریهی حقبهشهر لوفور و نظریه شاخصهای مطلوبیت فضای شهر لینچ به عنوان چارچوب اصلی پژوهش حاضر استفاده شد. روش مطالعه از نوع پیمایشی است که از تکنیک پرسشنامه با حجم نمونه 305 نفر، استفاده شد. یافتههای حاصل از تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که؛ مؤلفهی مشارکت در شهر با ضریب تأثیر استاندارد شده 21 درصد ، مؤلفهی اختصاصدهی 18 درصد و شاخص های مطلوبیت فضای