توجه به مسکن و برنامه ریزی آن در راستای توسعه پایدار و در چارچوب برنامه ریزی ملی و منطقه ای ضروری است ، تا با بهره گیری از دانش و تکنیک های برنامه ریزی ، وضعیت موجود و مسائل مربوط به آن مشخص گردد . بدین منظور ، هدف اصلی این پژوهش بررسی و تجزیه و تحلیل شاخص های کمی و کیفی مسکن و مولفه های تاثیر گذار در برنامه ریزی مسکن و سطح بندی محلات شهر بابلسر بر این اساس می باشد . روش تحقیق توصیفی - تحلیلی است . گرداوری داده ها با استفاده از نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390و منابع کتابخانه ای و اسناد و مدارک موجود انجام شده است . شاخص های بررسی ، 46 شاخص کمی و کیفی مسکن می باشد که ابتدا بر اساس مدل تحلیل عاملی به دسته بندی شاخص ها پرداخته و سپس با استفاده از تحلیل خوشه ای به سطح بندی محلات پرداخته ایم و با استفاده از روش تحلیل عاملی ، 6 عامل موثر مشخص گردید که این عوامل جمعا 96/76 درصد از واریانس را تبیین و محاسبه می نمایند، در سطح بندی محلات با استفاده از تحلیل خوشه ای به هفت سطح تقسیم بندی شد است .سپس به منظور سطوح برخورداری محلات بابلسر از شاخص های 46 گانه از روش های چند شاخصه ( تاپسیس ، ویکور و الکتره ) و برای تجمیع روش ها از مدل ادغام ( کپ لند ، برد ها ، میانگینی ) استفاده شده است . بر این اساس این سطح بندی ، محله پارکینگ ها در بالاترین سطح و محله بی بی سرروزه در پایین ترین سطح توسعه یافتگی مسکن قرار گرفته اند.برای توزیع روند نابرابری میان شاخص در بین محلات از ضریب ویلیامسون استفاده شده که بالاترین پراکندگی (5/2) مربوط به درصد واحدهای مسکونی برحسب در برابر خدمت است.برای رابطه میان بین ضریب مطلوبیت محلات در مسکن شهری براساس فاصله از مرکز ، خط ساحلی و فرم محلات از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده که نشان از عدم همبستگی میان فرم محلات و فاصله از مرکز شهر با ضریب توسعه محلات دارد در رابطه با فاصله محلات از خط ساحلی با ضریب مطلوبیت مسکن شاهد همبستگی معکوس هستیم . برای پی بردن به تاثیر شاخص های کمی و کیفی مسکن بر اساس فاصله از مرکز شهر و فرم محلات از آزمون یک طرفه استفاده شد که نشان دهنده این است ، مقدار بیشتر شاخص های کمی به رینگ مرکزی تمایل داشته و مقدار بیشتر شاخص های کیفی هم در رینگ پیرامونی مشاهده می شود. در رابطه با فرم مقدار بیشتر شاخص های کمی و کفی به فرم پراکنده تم