۱۴۰۴/۰۱/۱۰
محمد شریفی

محمد شریفی

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده:
نشانی:
تلفن: ۰۱۱۳۵۳۰۲۶۰۸

مشخصات پژوهش

عنوان
نگاهی به تفاسیرعرفانی شیعه و سنی ، عوامل تطور، شباهت ها و تفاوت ها
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
تفسیر عرفانی، تطور، شیعه، اهل سنت، تطبیقی
سال 1403
پژوهشگران سیده فهیمه راعی(دانشجو)، محمد شریفی(استاد مشاور)، حبیب اله حلیمی جلودار(استاد راهنما)

چکیده

تفسیر عرفانی نوعی از تفسیر قرآن می باشد که برای توضیح و تفسیر آیات از شهود و باورها و آموزه ‌های عرفانی بهره می برد، و بر این مبنا استوار است که قرآن علاوه بر ظواهر دارای بطونی است که از راه کشف و شهود عرفانی می‌توان به آنها دست یافت؛ و از آنجایی که مفسران هم از روایات معصومین (علیه السلام) بهره می برند و هم از ذوق فکری خودشان برای تفسیر و تأویل آیات استفاده می کنند، لذا تفسیر عرفانی هم یک نوع روش است و هم نوعی از گرایش. تفسیر عرفانی در هر دوره ای با توجه به شرایط آن عصر، دارای فراز و فرودهایی بوده است، و عوامل زیادی در این تحولات نقش داشته است. نگارنده در این رساله به سیر تطور و دگرگونی های تفاسیر عرفانی در هر قرن پرداخت و به این سوال پاسخ داد که سیرتطور تفاسیر عرفانی از دیدگاه شیعه و اهل سنت چگونه بوده است و چه عواملی در این دگرگونی دخیل بوده اند. با بررسی های انجام شده در تفاسیر، کتب و مقالات مرتبط، این نتیجه حاصل شد که به طور کلی سیر تطور تفاسیر عرفانی را می شود در چهار دوره تقسیم کرد؛ دوره پیدایش و شکل گیری که از قرن دوم تا ششم می باشد، سه تفسیر از اهل سنت در این دوره جای دارد، عواملی همچون حاکمیت سیاسی عامه، عدم درک صحیح از تفسیر عرفانی و...از جمله علل تطور و دگرگونی در این دوره بوده است. دوره دوم، دوره رشد و گسترش که از قرن ششم آغاز و تا قرن یازدهم ادامه دارد، نُه تفسیر عرفانی از مفسران شیعی و نُه تفسیر عرفانی از مفسران اهل سنت تدوین شده است که عواملی مانند رشد و تقویت جریان تصوف، اهتمام و توجه به ظاهر آیات در کنار معنای باطنی آن، نزدیکی تصوف به اندیشه های تشییع و..در این دگرگونی نقش داشته اند. دوره بعدی، دوره اوج و شکوفایی تفسیر عرفانی که از قرن یازدهم تا پانزدهم می باشد، دوازده تفسیر عرفانی از مفسران شیعی و چهار تفسیر عرفانی از مفسران اهل سنت نوشته شده است که عواملی همچون اوج گیری فعالیت های فرهنگی و مذهبی شیعه، ترجمه تفاسیر به زبان های زنده دنیا و...در دگرگونی تفاسیر عرفانی در این دوره حائز اهمیت بوده است و قرن پانزدهم که به عنوان دوره توقف نام نهادیم تنها سه تفسیر عرفانی از مفسران شیعی تالیف شده است که عواملی مانند مخالفت برخی از مفسرین و فقهاء با عرفان و...می تواند از عواملی باشد که در توقف تفاسیر عرفانی در این دوره تاثیر گذار بوده است؛ و سبب شده است، تفاسیر عرفانی در دوره ای با رشد و شکوفایی ، و در دوره ای با توقف ، مواجهه شود. همچنین با تطبیق تفاسیر عرفانی شیعه و اهل سنت این نتیجه حاصل شد، این دو گروه دارای ویژگی های مشترک و مختصی در تفسیر عرفانی می باشند و اکثر عواملی که در تطور تفاسیر عرفانی نقش داشته اند شامل هر دو گروه-شیعه و سنی- می باشد و برخی از عوامل مانند : حاکمیت سیاسی شیعه یا سنی ؛ و یا فعالیت های فرهنگی و اجتماعی، هر کدام می تواند به شکل خاص در دگرگونی هرکدام از تفاسیر تأثیر گذار باشد.