1403/09/02
سید رسول موسوی حاجی

سید رسول موسوی حاجی

مرتبه علمی: استاد
ارکید: https://orcid.org/0000-0002-3672-8541
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکده هنر و معماری
نشانی: دانشکده هنر و معماری، گروه باستان شناسی
تلفن: 01135302760

مشخصات پژوهش

عنوان
بررسی و مطالعه تحلیلی سفالینه های محوطه مالین؛ شهرستان باخَرز (خراسان رضوی)
نوع پژوهش
مقاله چاپ شده
کلیدواژه‌ها
مالین؛ باخرز؛ خراسان؛ گونه شناسی؛ سفال دوره ی اسلامی
سال 1396
مجله پژوهش های باستان شناسی ایران
شناسه DOI
پژوهشگران جواد خدادوست ، سید رسول موسوی حاجی ، عابد تقوی ، شهین پورعلی یاری

چکیده

محوطه ی تاریخی مالین، هسته ی قدیمی شهر کنونی باخرز می باشد که در جنوب شرق استان خراسان رضوی، در نزدیکی مرز افغانستان و در مسیر ارتباطی نیشابور به هرات واقع شده است. این محوطه به دلیل برخورداری از حجم انبوه مواد فرهنگی، به خصوص نمونه های سفالین و نیز تداوم استقرارهای انسانی، در مطالعات باستان شناسی و تاریخ خراسان، از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و بر همین اساس نیز مورد مطالعه و بررسی روشمند باستان شناختی قرار گرفته است. با انجام بررسی روشمند باستان شناختی در محوطه ی مالین، حدود پانصد قطعه از نمونه های سفالین جمع آوری گردید که ضرورت سازماندهی و تحلیل همه جانبه ی این مواد فرهنگی را به وجود آورد. نمونه های مذکور در چهار گروه: سفالینه های بدون لعاب ساده، بدون لعاب منقوش، لعاب دار ساده و لعاب دار منقوش، طبقه بندی شده و درنهایت مورد گونه شناسی و مقایسه قرار گرفتند. این مقایسات نشان می دهد که شکل گیری محوطه مربوط به دوره ی اشکانی بوده و اوج شکوفایی مالین به سده های میانه ی اسلامی بازمی گردد. همچنین باید خاطرنشان نمود که ویژگی فن آوری سفالگری در این محوطه با تولیدات انبوه و گونه های شاخص، مشخصه ی این منطقه در دوران اسلامی، به ویژه سده های میانی اسلامی است که پیوندها و همسانی های نزدیکی را با دیگر مراکز تمدنی همزمان خود در ایران و دیگر بلاد اسلامی نشان می دهد؛ که این موضوع، مؤید وجود شبکه ی ارتباطی و فرهنگی گسترده و یکپارچه در سراسر جهان اسلام می باشد و بیش از همه با یکپارچگی آیینی و ایدئولوژیک سرزمین های اسلامی در ارتباط بوده و ریشه در جهان بینی توحیدی اسلام دارد. درنهایت نیز با توجه به آمارهایی که در نتیجه ی گونه شناسی و شناخت سفالینه های موجود در محوطه ی مالین به دست آمد، می توان استنباط نمود که سفال غالب در این محوطه، سفالینه های بدون لعاب و ساده ی نخودی بوده است که با فراوانی گسترده ای در هر دو دوران تاریخی و اسلامی مورد تولید انبوه قرار گرفته و به اشکال و فرم های شاخصی و گوناگونی مشاهده می شوند.