انتخاب همسر، همواره یکی از مهمترین انتخاب هایی بوده است که هر فردی در زندگی با آن مواجه می شود. هدف از انجام این پژوهش تحلیل جامعه شناختی معیارهای انتخاب همسر در بین دانشجویان دانشگاه مازندران بوده است. به منظور جهت دهی مفهومی و نظری به موضوع مورد بررسی، از نظریه های همسان همسری و مدرنیزاسیون به عنوان چارچوب نظری استفاده شده است. روش تحقیق مورد استفاده در این تحقیق، روش پیمایش است و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه خوداجرا بوده است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه مازندران در سال تحصیلی 1400-1399 (حدود 13 هزار نفر) بوده است که از بین آنها با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران تعداد 447 نفر به عنوان نمونه تحقیق، انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج توصیفی نشان داد که از نظر پاسخگویان، سن مطلوب ازدواج برای دخترها 27 سال و برای مردان 33 سال می باشد. اکثر پاسخگویان، به ترتیب سه معیار شغل خوب، متعهد بودن و خوش اخلاق بودن را مهمترین معیارها برای ازدواج می دانند. میانگین به دست آمده در میزان اهمیت معیارهای مادی در انتخاب همسر 88/85 (بالاتر از نقطه برش)، در حد زیاد است؛ این در حالی است که. میانگین به دست آمده در میزان اهمیت معیارهای غیر مادی در انتخاب همسر برابر با 56/90 ( بالاتر از نقطه برش) بوده و در حد خیلی زیاد می باشد. نتایج تحلیلی پژوهش نشان می دهد که متغیرهای سن، جنس، تحصیلات، محل سکونت، طبقه اجتماعی اقتصادی، پایگاه اقتصادی اجتماعی، مذهبی بودن، ارزش های نوگرایانه و مصرف رسانه ای رابطه معناداری با معیارهای انتخاب همسر دارند، بدین معنی که هرچه سن افراد کمتر باشد معیارهای مادی همسر گزینی برای آنان مهم تر است و زنان در مقایسه با مردان، اهمیت بیشتری برای معیارهای مادی همسرگزینی قایل هستند. اما در مورد معیارهای غیر مادی همسر گزینی تفاوتی ندارد. افرادی که دارای تحصیلات فوق دیپلم یا لیسانس می باشند نسبت به پاسخگویانی که فوق لیسانس یا دکتری می باشند بیشتر به معیارهای مادی همسر گزینی اهمیت می دهند. پاسخگویان ساکن در مناطق روستایی در مقایسه با همتایان شهری، تاکید بیشتری بر معیارهای غیرمادی همسرگزینی دارند. افرادی که پایگاه اقتصادی- اجتماعی پایینی دارند نسبت به پاسخگویانی که پایگاه اقتصادی- اجتماعی بالایی