پس از سه دهه تحقیق در مورد مزایای اجرای مدیریت کیفیت جامع، تأثیر آن بر عملکرد سازمانی هنوز مورد بحث است. همچنین، اینکه آیا مدیریت کیفیت جامع باعث ترویج نوآوری یا مانعی برای آن است، سوالی است که هنوز پاسخ قطعی به آن داده نشده است. در این چارچوب، این تحقیق به تحلیل رابطه بین مدیریت کیفیت جامع، نوآوری فرایند و محصول و تأثیر آنها بر عملکرد عملیاتی و مالی پرداخته است. پژوهش حاضر هدفی کاربردی دارد و از لحاظ ماهیت و روش گردآوری توصیفی-پیمایشی است. جامعه مورد مطالعه، مدیران شرکتهای دانشبنیان سطح استان تهران انتخاب شد. حجم نمونه با نرمافزار جیپاور 313 نفر تعیین شد. ابزار تحقیق پرسشنامه استاندارد 36 سوالی بود. 348 پرسشنامه با روش نمونهگیری در دسترس طی یک پیمایش آنلاین گردآوری شد که با حذف پاسخهای بیتفاوت، 317 پرسشنامه تحلیل گردید. برای ارزیابی مدل پژوهش از روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرمافزار اسمارت پیالاس 3 استفاده شد. یافتهها نشان داد مدیریت کیفیت جامع بر نوآوری فرایند و محصول و عملکرد عملیاتی تأثیر معناداری دارد، اما این تأثیر بر عملکرد مالی رد شد. همچنین، تأثیر نوآوری فرایند بر نوآوری محصول، عملکرد عملیاتی و مالی تأیید شد. به طور مشابه، اثر نوآوری محصول بر عملکرد عملیاتی و مالی تأیید شد. در نهایت، نقش میانجی نوآوری فرایند و عملکرد عملیاتی تأیید اما نقش میانجی نوآوری محصول رد شد. نتایج این مطالعه نشان میدهد که بهکارگیری شیوههای مدیریت کیفیت جامع ضمن تسهیل اتخاذ استراتژیهای نوآورانه، به شرکتهای دانشبنیان کمک میکند تا با آشفتگی محیط خارجی کنار بیایند و ظرفیت خود را برای پاسخ سریعتر به چالشها افزایش دهند.