در دنیای رقابتی امروز، مذاکره و چانهزنی در زنجیره تأمین نقش کلیدی در تعیین موفقیت یا شکست یک کسبوکار ایفا میکنند. مشخص است که انتخاب استراتژی مذاکره صحیح میتواند تأثیر قابلتوجهی بر بهبود شرایط تجارت و بسط بازار برای محصولات و خدمات بگذارد. برایناساس، مطالعه حاضر به دنبال بررسی دقیق و استخراج الگویی است که عملکرد مذاکرهکنندگان را از طریق استناد به نظریه چانهزنی «نش» بهینه میسازد. با استفاده از روش فراترکیب، این پژوهش متمرکز بر مرور نظاممند یافتههای پژوهشهای پیشین است. بدین منظور، با رویکرد پژوهش کیفی و ابزار فراترکیب که شامل گامهای هفتگانه سندلوسکی و باروسو است از طریق بررسی دقیق پیشینه موضوع و پایگاههای داده Webofscience، Scopus و Emerald در بازه زمانی تا انتهای سال 2023، اطلاعات ارزشمندی جمعآوری شده که در نهایت به شناسایی و تحلیل پویاییهای مؤثر در فرایندهای مذاکره و چانهزنی منجر گشته است. نتایج نشان میدهد که یک الگو 6 بُعدی شامل راهحل "نش" و تصمیمگیری، روانشناسی مذاکرهکنندگان، کیفیت توافقها، پایداری روابط تجاری، نوآوری و پیشرفت و اثرات کلان بر زنجیره تأمین میتواند به بهبود فهم ما از چگونگی توسعه و ارتقای مذاکرات و چانهزنی مؤثر در زمینه زنجیره تأمین کمک کند. از طریق الگوی ارائه شده، مذاکرهکنندگان میتوانند توان خود در شناخت و اتخاذ بهترین استراتژیهای ممکن را افزایش داده و به نتایج دلخواه در رقابتهای موجود در زنجیره تأمین دست یابند. این مطالعه منجر بهرسم الگوی 6 بعدی دارای 18 مؤلفه و 90 شاخص شده است که گامی در جهت تحقیقات تجربی و کاربردی در این حوزه محسوب میشود.