در سادهترین تعریف، هر عکسی که با شنیدن یک واژه در ذهن شکل میگیرد، «تصویر» است و در پیچیدهترین تعریف، هر «امر خیالیِ» مرکّب و پیچیده و چند بعدی «تصویر» خواهد بود. «ایماژ» یا «تصویر»، تصویر حسی، درونی یا ذهنی است که به کمک واژهها ساخته میشود. برهمین اساس تصویرپردازی، بیان و نمایش تجربیات حسی با استفاده از ابزار زبان است. عطار، شاعر و عارف زبان فارسی که آثارش از لحاظ کاربرد صنایع ادبی و تصویرپردازی-های تازه، بدیع، عمیق و منحصر به فرد هستند از درونمایههای گوناگون، همچون «درد و رنج» بهره برده است. درد و انواع آن در شعر شاعران به ویژه شاعران عارف دارای مفاهیم گستردهای مانند درد عشق، درد حیرت و ... است. در این پژوهش کوشش شد تا با رویکردی توصیفی-تحلیلی تصویرپردازی «درد» در غزلیات عطار نیشابوری بررسی شود. هدف از این پژوهش شناخت و تبیین تصویرپردازیهای «درد» در غزلیات عطار و بررسی میزان نمودهای تصویری آن است؛ از اینرو، پس از استخراج نمونههای شعری از دیوان غزلیات عطار که حاوی آرایههای ادبی زیبا و تاثیرگذار در تصویرپردازی بودهاند، تصویرهای نهفته در این اشعار تشریح شده و مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش ناظر بر این است که در غزلیّات عطار بیشترین درونمایۀ درد مربوط به «درد عشق»، «درد حیرت» و درد طلب است. بیشترین کاربرد آرایهها در تصویرپردازی بر اساس بسامد مربوط به کنایه 37 درصد، تشبیه20 درصد، استعاره 18 درصد، مجاز16 درصد، پارادوکس 5 درصد و جناس 4 درصد است. کاربرد آرایهها در درد عشق به شرح زیر است: کنایه 136 مورد، تشبیه 59 مورد، استعاره 46 مورد، مجاز 58 مورد و پارادوکس 20 مورد است. در درد حیرت تشبیه دو مورد استعاره 17 مورد، در درد طلب تشبیه 13 مورد و استعاره 2 مورد و در درد منیّت 1 مورد تشبیه است.