نوع اندیشه ای که در مجموعه آثار کاستاندا مطرح گردیده قابل بررسی با عقاید مولانا در مثنوی است ، به طور کلی بسیاری از آموزه های « مثنوی » درآثار کاستاندا دیده می شود. لذا مطالعه مثنوی برای فهم این آثار بسیار راهگشاست ، بعلاوه قصه ها و حکایاتی در مثنوی خوانده می شود که قابل تطبیق با آثار کاستاندا است. رهیافت های عرفانی مولانا در مثنوی معنوی بعنوان یک اثر معتبر و کمال یافته عرفان ایرانی و اسلامی بسیار یاری کننده مخاطب مجموعه آثار کاستاندا بعنوان یک اثرگسترده وجامع برای عرفان سرخ پوستی می تواندباشد.