نحوۀ فکر کردن که حاصل تأثیر فرآیندهای مغزی است میتواند انواع قواعد نحوی را تولید نماید؛ بنابراین انواع عوامل شامل انگیزه، ترس، تأکید و ... باعث جابهجایی جایگاه کلمات و تولید انواع آرایۀ بیانی و کلامی میشود که این نیز به نوبۀ خود منطقهای تصویری مختلفی را به وجود میآورد. طرحوارهها مرز مشترک میان مولف، متن و مخاطب هستند که بر اساس منطق خاص تصویری میتوان آنها را بازنمایی کرد. بر اساس همین رویکرد و با توجه به همپوشانی تفسیر متن و مولف و تاییدهای روانشناختی شعر «هدیه» فروغ فرخزاد از تصویر سینمایی بهره میگیرد، چرا که این شعر بر مبنای تصاویر عمق بر پایۀ تصاویر اثباتی از طریق قابلیت حسّی (بینایی) و تجسّم عمل (نور و تاریکی) به کار گرفته شده است. به لحاظ ساختار تصویرپردازی، شب و تاریکی بهعنوان تصویر مرکزی، در کانون قرار دارد که با استفاده از مجاز و همچنین با بهره از نمادپردازی، با هدف اختصار که نمای بسته را توجیه میکند، تصاویر شعری خلق شدهاند. لحن این تصویر بر اساس موسیقی شعر که بر وزن بحر مجتث است، لحنی غمگین دارد و در نتیجه ریتمی آهسته در ارائه را میطلبد. این شعر دارای دو بند است که با توجه به محتوا باعث میشود مرحله آغازین و پایانی در تصویر متضاد باشند. همچنین این شعر به لحاظ کارکردی، اجتماعی است و همچون بیانیهای انتقادی، هم به نقد جامعه و هم به راه برونرفت از بنبست اجتماعی و فرهنگی میپردازد.