برای فهم و شناخت دقیق و فنی شعر هر شاعر باید سبک او را شناخت و برای شناخت سبکش لازم است لوازم و عوامل سبک ساز شعر او را مورد مطالعه و بررسی قرار داد. صناعات شعری از جمله عوامل سبک سازی هستند که انتخاب نوع یا انواعی از آن و هم چنین میزان استفاده و بسامد آن در شعر هر شاعر، سبک منحصر و مختص به خود او را می سازد. یکی از انواع صناعات و شگردهای شعری، صناعات کنایه محور هستند. این ابزار ادبی همانطور که از نام آن پیداست صناعتی است که در آن کنایه به عنوان محور و مرکز با صناعاتی دیگر چون استعاره، تشبیه و ایهام می آمیزد. یعنی کنایه از حالت و ساحت تک-بعدی و یگانگی، خارج، و پا به دنیای تلفیق و ترکیب می گذارد و یک بار با استعاره می آمیزد و بار دیگر با استعاره و ایهام، و گاهی با استعاره، ایهام و تشبیه.این آمیختگی، صناعات پیچیده ی تازه ای را فراهم می آورد که در ادب فارسی سابقه ی آن به حکیم باژ باز می رود و در شعر حافظ نمود قابل توجهی دارد ولی جنبه ی سبکی و سبک ساختی آن در سبک هندی دیده می شود. این صناعات که شامل «استعاره ی ایهامیِ کنایۀ» صرف، «استعاره ی ایهامیِ کنایۀ» همراه با تشبیه و «استعاره ی کنایه» می شوند، در تکوین سبک صائب چنان مؤثر است که کمتر غزلی از او را می توان بازیافت که در آن حضور نداشته باشد. این جستار ضمن تعریف صنایع کنایه محور و انواع آن به عنوان عواملی سبک ساز، به تحلیل و بررسی این صناعات و تشریح آن ها در دیوان صائب می پردازد.