بدیع دانشی است که با آن زیبایی سخن آشکار می شود و علم آرایش کلام است که زبان معمولی را به شعر تبدیل می کند و به گفته بزرگان بلاغت علم بدیع زیوری است که سخن را بدان می آرایند. در تاریخ ادبیات فارسی نمونه هایی که از اشعار مذهبی و عاشورایی از دوره صفویه به بعد وجود دارد مشحون از صنایع بدیعی و آرایه های زیبایی شناسانه است. این روند در دوران بعدی به خصوص در دوره قاجار ادامه پیدا می کند به طوری که ما در اشعار شاعران مذهبی سرای این دوره شاهد وجود بیشتر صنایع بدیعی هستیم. یکی از شاعران مذهبی سرای این دوره فدایی مازندرانی است. اشعار فدایی مازندرانی از دیدگاه نقد زیبایی شناسی، دارای ظرفیت های زیباشناسانه از منظر بدیعی از نوع لفظی و معنوی است و در این پژوهش نگارنده سعی بر آن دارد که منظومه فدایی مازندرانی را از این منظر مورد واکاوی قرار دهد واز این طریق قصد دارد عوامل زیبایی آفرین بدیعی شعر او را، هم از لحاظ نوع و هم از لحاظ میزان کاربرد، بررسی و تجزیه و تحلیل کند. زیبایی توصیفات فدایی مازندرانی زبان زد کسانی است که با شعر آشنایی دارند. بدون تردید خدمتی که فدایی مازندرانی به ماندگاری حوادث عاشورا از طریق آرایه های ادبی ارائه کرد تاثیر بسزایی در ادبیات مذهبی دارد. وقتی از صراحت گفتار در شعر او صحبت می کنیم، منظور بیان مفهوم به شکل صریح و روشن ولی با زیباترین صنایع بدیعی است. بدین واسطه بر آن شدیم تا با رجوع به قصاید وی عناصر بدیعی اشعار او را بررسی کنیم.