سابقه و هدف: ایجاد و پرورش مهارتهای یادگیری خودراهبر به یکی از اهداف آموزش در چند دهۀ اخیر بدل شده و دانشجویان امروزی، نیازمند فراگیری و کسب اطلاعات جامع در این خصوص و یا بهتر بگوییم، یادگیری مهارتهای فنآوری اطلاعات و ارتباطات هستند، تا بتوانند از خدمات الکترونیکی استفاده کنند. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه دانش شهروندی الکترونیک با یادگیری خودراهبر دانشجویان دانشگاه مازندران و دانشگاه علوم پزشکی بابل بوده است. مواد و روشها: این مطالعه از حیث روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی میباشد. روش نمونهگیری، به صورت طبقهای نسبی چند مرحلهای بوده و بر اساس جدول کرجسی– مورگان، تعداد 372 نفر برای دانشگاه مازندران و 345 نفر برای دانشگاه علوم پزشکی بابل، تعیین گردید. پرسشنامه های استاندارد دانش شهروندی الکترونیک مانسون چوی و همکاران (2017) و یادگیری خودراهبر دارلین و پیدر (2010) و نرم افزار تحلیل آماری SPSS مورد استفاده قرار گرفت. برای تحلیل دادهها از آزمون چاو و آزمون Z - فیشر استفاده گردید. یافته ها: دانشجویان مورد مطالعه از دو دانشگاه مازندران و علوم پزشکی بابل در سنین، جنس و دانشکده های مختلف انتخاب شدند. یافته ها نشان داد یادگیری خودراهبر با مولفه های دانش شهروندی الکترونیک شامل مهارتهای فنی، آگاهی محلی / جهانی، دیدگاه انتقادی، چشمانداز انتقادی و عاملیت شبکه رابطه مثبت معناداری دارد (P<0.05)، ولی بین دانشجویان دو دانشگاه در طبقات مختلف، تفاوت معنیداری مشاهده نشد (مقدار F=1.22). نتیجه گیری: وجود رابطه مثبت معنی دار بین یادگیری خود راهبر و دانش شهروندی الکترونیک، نیاز به تلفیق این دو حوزه و ارائه نقش بیشتری به دانش شهروندی در یادگیری خودراهبر دانشجویان را نشان می دهد.