هدف این پژوهش بررسی میزان اثربخشی آموزش مبتنی بردیدگاه مطالعات برنامه درسی راهبردی چند بعدنگر از منظر مخاطبان اصلی برنامه در استان مازندران میباشد. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش روش آمیخته (روش ترکیبی کیفی و کمی) بوده که از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع داده آمیخته از نوع اکتشافی میباشد. جامعه آماری شامل کودکان تحت آموزش مبتنی بر دیدگاه مطالعات برنامه درسی راهبردی چندبعدنگر و بزرگسالان در کسوتهای مربی/ مدیر, والدین، کارشناسان، برنامه ریز و مشاوران همراه با کودکان در این آموزش و روش نمونه گیری بصورت تمام شماری بر اساس مراکز پیش دبستانی در شهرستانها بود. برای گردآوری دادهها در بخش کیفی از کتابها، پژوهشها، مقالهها و جستجو از طریق منبعهای الکترونیک با استفاده از مصاحبه حضوری و پرسشنامه مربوط به کودکان تحت آموزش که قادر به تکمیل پرسشنامه نبودند و در بخش کمی، با استفاده از پرسشنامههای مربوط به مربی/ مدیر, والدین، کارشناسان، برنامه ریز و مشاوران در سامانه مطالعات برنامه درسی راهبردی بوده است. تجزیه و تحلیل دادهها با دو روش کمی و کیفی و ترکیبی از آنها، مبتنی بر مطالعات برآمده از فرایند پژوهش با توجه به پرسش کلی و سه پرسش پژوهش صورت پذیرفت. این تجزیه و تحلیل در دو مرحله انجام گرفت، ابتدا با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و استفاده از نرم افزارهای SPSS و همچنین تحلیل محتوی داده های برآمده از آمار توصیفی و استنباطی و داده های حاصل از کاربست روش تحلیل محتوی برآمده از دادههای کیفی انجام گرفت. و سپس با روش ترکیبی برآمده از فرایند پژوهش، ابتدا پس از دریافت اجماع نظر کودکان و متولیان آموزشی آنها در خصوص میزان دستیابی به سواد هنری, عملی و فناورانه مورد نظر دیدگاه برنامه راهبردی چندبعدنگر مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت و با استفاده از یافته های حاصل از این تجزیه و تحلیل کمی و کیفی، با روشی ترکیبی، اثربخشی دیدگاه مطالعات برنامه درسی راهبردی در استان مازندران, مورد بررسی قرار گرفت نتایج این پژوهش حاکی از اثر بخشی آموزش مبتنی بر دیدگاه مطالعات برنامه درسی راهبردی از منظر مخاطبین اصلی آن ، می باشد .