هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر شش هفته تمرین راه رفتن با تحریک موزون دیداری و شنیداری بر تعادل ایستا و پویای سالمندان بود. در این مطالعه 49 مرد سالمند سالم با میانگین سنی 74/6 ± 03/67 ، به صورت داوطلبانه شرکت نمودند. آزمودنی ها به طور تصادفی در چهار گروه کنترل (12 نفر)، راه رفتن بدون تحریک (12 نفر)، تحریک شنیداری (12 نفر) و تحریک دیداری (13 نفر) قرار داده شدند. تمرینات به مدت سه هفته، سه جلسه در هفته و هر جلسه 20 دقیقه انجام گردید. این تمرینات برای گروه های تجربی، راه رفتن با محرک موزون شنیداری و دیداری و برای گروه کنترل بدون تحریک، راه رفتن بدون هیچگونه تحریک و گروه کنترل دیگر بدون هیچ تمرین هدفمندی بود. آزمودنی ها، قبل و بعد از تمرینات در آزمون تعادل ایستا و آزمون محدوده ی پایداری به منظور سنجش تعادل پویا شرکت کردند. تمامی محاسبات آماری در نرم افزار اس پی اس اس نسخه ی 21 در سطح معنی داری (05/0=P) انجام شد. برای مقایسه ی درون گروهی از آزمون تی زوجی و به منظور مقایسه ی بین گروهی پس از محاسبه ی اختلاف پیش آزمون و پس آزمون هر گروه، از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد تحریک دیداری (085/0=P) و شنیداری (058/0=P) در مقایسه ی درون گروهی بر سطح و مرکز فشار تأثیر معنی داری نداشتند و در مقایسه ی بین گروهی نیز تفاوت معنی داری با گروه های کنترل و راه رفتن نداشتند (577/0=P). همچنین تحریک دیداری (186/0=P) و شنیداری (066/0=P) در مقایسه ی درون گروهی بر مسافت مرکز فشار تأثیر معنی داری نداشتند؛ و در مقایسه ی بین گروهی نیز تفاوت معنی داری با گروه های کنترل و راه رفتن نداشتند (675/0=P). بااین حال تحریک دیداری (046/0=P) و شنیداری (001/0=P) موجب افزایش معنی دار دامنه ی مرکز فشار در مسیر قدامی-خلفی شدند و تفاوت معنی داری نیز با گروه کنترل و راه رفتن داشتند (001/0=P). همچنین تحریک دیداری (045/0=P) و شنیداری (001/0=P) موجب افزایش معنی دار دامنه ی مرکز فشار در مسیر داخلی-خارجی شدند و تفاوت معنی داری نیز با گروه کنترل و راه رفتن داشتند (001/0=P). باتوجه به یافته های پژوهش به نظر می رسد، استفاده از تحریک دیداری و شنیداری با وجود اینکه تأثیر معنی داری بر تعادل ایستای سالمندان نداشت، اما می تواند موجب بهبود معنی دار تعادل پویا شود که این امر می تواند احتمال سقوط این