بهبود رفاه اقتصادی و فراهم کردن شرایط مناسب برای کل اقشار جامعه یکی از اهداف اصلی نظام اقتصادی هر کشور میباشد. نقش غیرقابلانکار انرژی در فرآیند تولید و مصرف و بالا بودن شدت انرژی در کشورهای درحالتوسعه از جمله ایران، موجب شده است کاهش شدت انرژی بهعنوان یکی از اهداف توسعه موردتوجه تحلیلگران اقتصادی کشور قرار گیرد؛ از اینرو هدف پژوهش حاضر تحلیل اثر شدت حاملهای انرژی (برق، غیر برق، کل) و قیمت آن بر رفاه اقتصادی در اقتصاد ایران طی دوره زمانی 1350تا1400 میباشد. در این راستا نخست رفاه اقتصادی با استفاده از شاخص ترکیبی رفاه محاسبه شده است. این شاخص شامل چهار بُعد جریان مصرف حقیقی،جریان ثروت حقیقی، توزیع درآمد و امنیت اقتصادی است. محاسبات گویای آن است که نخست، طی دوره مورد بررسی میانگین شاخص رفاه برابر 01/123 میباشد. دوم، اگرچه میانگین شاخص رفاه طی زیر دورهها دارای نوسان بوده است؛ بهنحویکه بیشترین میزان رفاه مربوط به برنامه ششم میباشد. نتایج حاصل از برآورد الگوی پژوهش در چهار قالب و بر اساس رهیافت خود رگرسیونی با وقفههای توزیعی در بلندمدت نشان میدهد که قیمت حقیقی انرژی کل و انرژی غیربرق اثر مستقیم بر رفاه اقتصادی دارد؛ بهنحویکه کشش رفاه اقتصادی نسبت به این دو عامل، کم میباشد. این در حالی است که قیمت حقیقی انرژی برق با اثری معکوس بر رفاه اقتصادی همراه است که البته از حیث اندازه اثر، کمکشش میباشد. همچنین شدت مصرف برق و غیربرق به ترتیب با اثر مستقیم و معکوس بر رفاه اقتصادی اثرگذارند و از منظر اندازه نیز کمکشش میباشد. یافته دیگر آنکه درآمد سرانه اگرچه با اثر مستقیم بر شاخص رفاه همراه بوده و تورم بطور معکوس بر رفاه اثرگذار است اما هر دو متغیر از حیث اندازه کمکشش هستند. نرخ بیکاری اثر معناداری بر رفاه اقتصادی ندارد. ضرایب برآوردی کلیه متغیرهای پژوهش حاکی از آن است که درآمد سرانه حقیقی اثرگذاری بیشتری بر رفاه اقتصادی در ایران دارد. در مجموع پیشنهاد میشود که دولت جهت بهبود سطح رفاه جامعه سیاستهایی را در راستای افزایش درآمد سرانه، اصلاح قیمت حاملهای انرژی، ارائه تخفیف به خانوارهایی که الگوی مصرف را رعایت میکنند؛ و افزایش بهرهوری جهت کاهش شدت انرژی بهطور هدفمندتری در پیش گیرد.