در پژوهش حاضر، عواملی بررسی میشوند که شرکت ها را تشویق، ترغیب یا مجبور می کنند فرایندهای تولید را تغییر دهند؛ به گونه ایکه تبعات زیست محیطی و اجتماعی آن ها به حداقل برسد، اما برای شرکت ها صرفه اقتصادی نیز داشته باشد. تأکید این تحقیق بر روابط میان این محرک ها و تأثیرگذاری متقابل بر یکدیگر است. این پژوهش، توصیفی است و به صورت موردپژوهی در صنعت قطعات پلاستیک خودرو ایران انجام شده است. پس از شناسایی محرک های تولید پایدار، بومی سازی انجام گرفت و درنهایت، ده محرک تأیید شدند. سپس با استفاده از روش دیماتل خاکستری، تحلیل روابط محرک ها انجام گرفت. در محیط کلان، قوانین و رسانه ها و در محیط خرد، رقبا و مشتریان تأثیرگذارترین عوامل بهشمار میروند. مزایا و منافع تجاری و شرکا و همکاران، آثار محرک های علی را به محرک های معلول منتقل می کنند. مدیران، صاحبان و کارکنان، تأثیرپذیرترین عوامل بهشمار میروند.