هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تأثیر رویکرد معکوس بر یادگیری و علاقه به درس هنر دانشآموزان و روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعهآماری، دانشآموزان پسر پایه دوم ابتدایی مشغول به تحصیل در سال تحصیلی ۱۴۰۱- ۱۴۰۲ در شهر رستمکلا و نمونهآماری، ۲۰ دانشآموز بوده که بهصورت تصادفی انتخابی در دو گروه قرار گرفتند که طی ۱۰ جلسه تحت آموزش قرار گرفتند. ابزار گردآوری پژوهش؛ پرسشنامه علاقه به درس کلر و سوبیا (1993) و آزمون عملکردی محقق ساخته بود. روایی پرسشنامه از روش همسانی درونی تأیید و پایایی آن 96/0 بهدست آمد. همچنین روایی محتوایی آزمون عملکردی 7/0 و پایایی آن با روش بازآزمایی 89/0 به دست آمد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی( میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (تحلیل کواریانس تک و چند متغیره) استفاده شد. یافتههای حاصل از پژوهش نشان داد که رویکرد معکوس بر میزان یادگیری دانشآموزان(89/8F=) و نمره کلی علاقه به درس (35/14F= ) در سطح معناداری 05/0 موثر بوده است.