قلمرو اخلاق از جمله مهم ترین و پویاترین حوزه های فلسفی در روزگار معاصر است و این اهمیت بیش از همه، از فراگیری و عمومیت آن ناشی می شود. همه افراد جدای از شیوه زندگی که برای خویش بر می گزینند، نسبتی با اخلاق پیدا می کنند. از این رو، اخلاق یکی از مولفه های زندگی روزمره است و عموم مردم با آن درگیرهستند. اخلاق یعنی رعایت اصول و ارزشهای حاکم بر رفتار فرد و بررسی ارتباط آن با رفتار شهروندی سازمانی بعنوان نوعی رفتار فرانقش منجر به شناخت ابعاد تاثیر گذار اخلاق بر رفتار کارکنان و ارتقا آن در سازمان خواهد شد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین فلسفه اخلاقی و رفتار فرا نقش آنها در کارکنان اداره آموزش و پرورش شهر ساری است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش تحقیق ، توصیفی–همبستگی است . جامعه این تحقیق 5770 نفر از کارکنان شهرستان ساری می باشد. تعداد نمونه بر اساس جدول مورگان 384 نمونه بود که تعداد 400 پرسش نامه پخش و تعداد 384 برگشت داده شدند که مورد تحلیل قرار گرفت. روش نمونه گیری این تحقیق تصادفی خوشه ای بود. یافته های پژوهش نشان داد که ابعاد فلسفه اخلاقی (نظریات غایت گرایانه، نظریات وظیفه گرایانه، نظریات طبیعت گرایی اخلاقی، نظریات غیر طبیعت گرایی اخلاقی) با بروز رفتار فرا نقش رابطه معنی دار دارند و فلسفه اخلاقی (نظریات غیر شناخت گرایی اخلاقی) با بروز رفتار فرا نقش رابطه معنی دار ندارند. بر اساس آزمون همبستگی پیرسون شدت رابطه نظریات غایت گرایانه بیش از سایر ابعاد می باشد
