در مطالعه حاضر تلاش شده است تا نوع و چگونگی اثرپذیری مصرف انرژی از عوامل متعدد و بویژه اقتصاد زیرزمینی آزمون شود. برای این منظور در ابتدا بر مبنای رهیافت تانزی و با استفاده از داده ها و اطلاعات در دوره زمانی 1398-1357 حجم اقتصاد زیرزمینی برآورد شد. نتایج برآورد حجم اقتصاد زیرزمینی حاکی از آن است که از سال 1357 تا پایان جنگ اگرچه حجم اقتصاد زیرزمینی با فراز و فرودهایی همراه بوده است، ولی در مجموع کاهشی چشمگیر داشته و از 6/218 میلیارد ریال به 1/74 میلیارد ریال رسیده است. این عامل پس از جنگ تحمیلی افزایش یافته و روند افزایشی آن تا سال 1371 ادامه داشته و به رقم 6/131 میلیارد ریال رسیده است. سپس با کاهش مجدد در سال پایانی دوره ششم ریاست جمهوری مجدداً افزایش یافته و در دوره هفتم تا یازدهم ریاست جمهوری، این روند افزایشی کم و بیش ادامه دارد. این روند افزایشی در سال پایانی دوره یازدهم ریاست جمهوری با ثبت رقم 7/1681 میلیارد ریال به اوج خود طی دوره مورد مطالعه می سد. در مرحله ی دوم، به منظور بررسی و تجزیه و تحلیل تجربی تاثیر بلندمدت و کوتاه مدت حجم اقتصاد زیرزمینی و سایر متغیرها بر مصرف انرژی در اقتصاد ایران از روش خودرگرسیونی با وقفه های توزیعی خطی (ARDL) و غیرخطی (NARDL) استفاده شد. یافتههای حاصل از برآورد الگوی متقارن (خطی) نشان می دهد که اقتصاد زیرزمینی با اثری معکوس بر مصرف انرژی همراه است. برآورد نامتقارن نیز بیانگر اثر نامتقارن اقتصاد زیرزمینی بر مصرف انرژی است. به نحوی که افزایش ها در اقتصاد زیرزمینی با اثر معنادار بر مصرف انرژی همراه نیست و کاهش ها در آن اثری معکوس داشته و با کاهش یک درصدی درحجم اقتصاد زیرزمینی، مصرف انرژی به میزان 34/0 درصد افزایش می یابد. در هر دو قالب متقارن و نامتقارن قیمت حقیقی انرژی با اثری معکوس بر مصرف انرژی همراه است. نرخ شهرنشینی نیز مطابق انتظار با اثری مستقیم بر مصرف انرژی همراه است.