1403/08/01
مهدی خبازی کناری

مهدی خبازی کناری

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکده علوم انسانی و اجتماعی
نشانی:
تلفن: 9111090167

مشخصات پژوهش

عنوان
تحول‌ مفهوم‌ ایده‌ در‌ فلسفه‌ و‌ تأثیر‌ آن‌ بر‌ تربیت‌ با‌ تأکید‌ بر‌اندیشه های‌ افلاطون‌ و‌ کانت
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
ایده، تربیت، افلاطون، کانت ‌
سال 1403
پژوهشگران فائزه نظام محله(دانشجو)، مهدی خبازی کناری(استاد مشاور)، حجت صفار حیدری(استاد راهنما)

چکیده

واژه ی « ایده » از کلیدی و بنیادیترین اصطلاحات فلسفی است که چنان با تار و پود تاریخ فلسفه گره خورده است که درک صحیح معنی اولیه و سیر تحولات معنایی آن در فلسفه و فلسفه ی تعلیم و تربیت ضروری به نظر میرسد. نخستین بار افلاطون به عنوان بنیانگذار فلسفهی غرب، به منظور تنظیم و تبیین نظام فلسفی تربیتی-سیاسی خود، آن را در معنای ویژه ای نمونه ی واقعی، معقول و کامل هرچیز معرفی نمود و ازآن پس، بسیاری از متفکران بعدی را به جستوجوی معانی دیگری از آن واداشت. هدف از این کوشش پژوهشی، تلاش برای ارائه ی تصویری روشنتر از مفهوم ایده، بررسی سیر تحول تاریخی این مفهوم فلسفی و پیامدهای حاصل از این تحولات فلسفی بر اندیشه های تربیتی است. به منظور مطالعه ی موضوع مذکور از روشهای توصیفی، مقایسه ای، تحلیلی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش مجموعه ای از منابع دست اول و دست دوم فارسی و انگلیسی زبان است که پژوهشگر توانسته است به آنها دست یابد. پس از مطالعه ی منابع و نگارش مطالب مورد نظر، برگه های پژوهش تهیه و به عنوان ابزار گردآوری اطلاعات مورد استفاده قرار گرفتند. تمرکز و تأکید این پژوهش، بر اندیشه های دو اندیشمند و فیلسوف برجسته ی ایدئالیست، افلاطون و کانت میباشد. یافته ها نشان میدهد که ازپیش از افلاطون، مسئله ی ایده به صورتهای گوناگون نزد متفکران مطرح بوده است؛ با این حال افلاطون است که ایده به شکلی روشن و مستقل، و به مثابه ی سرچشمه ی هستی و دانش مطرح نمود، و آن را به مسئله ی تربیت پیوند داد. پس از او این اصطلاح تحولات و کاربردهای گسترده یافت؛ گاه در مفهوم متعالی و مطلق خدا، و گاهی به معنی تخیلات ذهنی. با اینحال، کانت که آدمی را در کانون فلسفه قرار داد، این اصطلاح را برای مفاهیم ضروری و پیشینی خرد به کاربست. ایده ی کانتی برای خرد نظرورز، در هیئت اصولی نظام بخش عمل میکنند و امکان هرگونه شناخت کلی و واحد را فراهم میآورند. در کاربرد عملی عقل، ایدهها اصول تقویمی و مبانی لازم عمل خردمندانه و اخلاقی را تشکیل میدهند. کارکرد ایده ی مدنظر کانت به گونه ای بود که باوجود برخی تمایزات مهم، شباهت و نزدیکیه ایی با ایده ی افلاطونی داشت. تربیت کانتی، با فلسفه اش متناسب است؛ لذا معنا و مأموریتی که او برای ایده درنظر گرفت، در آرای تربیتی اش نقشی مهم را ایفا میکند. آرمانی که افلاطون و کانت طلب میکردند، الهامبخش مربیانی بزرگ و اثرگذار گردید که کوشیدند تا در کلاس درس، به فلسفه ی آنان جامه ی عمل بپوشانند