هدف پژوهش حاضر بررسی معنویت دینی )اسلام( و معنویت غیردینی )سکولار( و دلالت های تربیتی هر یک از آنها در تعلیم و تربیت است. از این رو ضمن بررسی ویژگی های معنویت دینی و غیر دینی، به بیان اهداف، اصول و روش های تربیتی هر یک از این رویکردها در تعلیم و تربیت می پردازد. این پژوهش از نظر هدف، بنیادی و از لحاظ روش شناسی، کیفی و از نوع مطالعات، اسنادی است. روش گردآوری اطلاعات، فیش برداری از اسناد بوده و برای تحلیل داده ها از شیوه توصیفی- تحلیلی بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که معنویت یک نگاه خاص و غیرمادی به جهان، انسان و زندگی می باشد و بیانگر ارتباط بین باطن عالم و آدم است. دیدگاههای مختلفی در ارتباط با معنویت وجود دارد که به طور کلی می توان به دو دیدگاه اشاره کرد: معنویت دینی و معنویت غیردینی. در معنویت دینی و اسلامی برای حقیقت وجودی انسان دو بعد جسمانی و روحانی را در نظر می گیرد. در این رویکرد معنویت بر اتصال و ارتباط قلبی با خداوند، مجذوب شدن در مقابل لطف الهی، درک پیام ها و آموزه های دینی در جهت رشد و تعالی معنوی و رسیدن به رضایت و قرب الهی مبتنی می باشد. این دیدگاه معتقد است که رشد و تربیت معنوی است که به ابدیت و جاودانگی انسان در ارتباط با خدا معنا می دهد. در جهت گیری و رویکرد غیردینی، معنویت از دین جدا می شود و به جای تأکید بر اعتقادات، احکام و مناسک دینی بر ظرفیت وجودی انسان برای رسیدن به آرامش و آسایش دنیوی تأکید دارد. انسان سکولار در معنویت به دنبال رضایت درونی و باطنی می باشد. معرفت در معنویت سکولار بر پایه علم است و معتقدند باورها و اعتقادات باید براساس علم و موازین علمی باشد در غیر این صورت خرافه هستند. انسان ها در زندگی معنوی همواره به دنبال معنویت هستند. معنویت از طریق تربیت معنوی حاصل می شود. تربیت معنوی پرورش توانایی های باطنی و دورنی انسان است. تعلیم و تربیت مهم ترین بستری است که به زندگی انسان جهت معنوی می دهد تا از این طریق بتواند نیازهای درونی و روحی خود را برطرف سازد. تربیت معنوی از طریق آموزش رسمی به متربیان انتقال داده می شود و در این راستا تدوین برنامه های آموزشی براساس اهداف، اصول و روش های تربیتی امری ضروری است.