1403/10/01
مصطفی کمالجو

مصطفی کمالجو

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید: 0000-0002-8463-4080
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکدۀ ادبیّات و زبان‌های خارجی
نشانی:
تلفن: 01135302662

مشخصات پژوهش

عنوان
بررسی رمان "الواجهه" اثر یوسف عزالدین عیسی بر مبنای مکتب اگزیستانسیالیسم
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
اگزیستانسیالیسم، رمان الواجهه، یوسف عزالدین عیسی
سال 1402
پژوهشگران عبدالهادی چندری(دانشجو)، مصطفی کمالجو(استاد مشاور)، حسن گودرزی لمراسکی(استاد راهنما)

چکیده

در قرن بیستم، دیدگاه های فلسفی نسبت به زندگی و وضعیت بشر، جایگاه خاصی در ادبیات و آثار ادبی یافته است. مکتب اگزیستانسیالیسم (وجود گرایی) گواه این مدعاست. محور توجه این مکتب که در قرن بیستم در اروپا پا به عرصه ی وجود نهاد، وجود انسان است که از نظر پیروان آن مهم ترین مسئله ی هستی است و هیچ چیزی سابق بر آن وجود ندارد. این مکتب در فاصله ی سال های بین دو جنگ جهانی اول و دوم، نمود بیشتری پیدا کرد و از آنجایی که نگرانی ها و دردهای همگانی بشر را مورد توجه خود قرار می داد، در این سال های دلهره و اضطراب، تبدیل به ابزار مناسبی برای بیان این درد و رنج ها گشت. اگزیستانسیالیسم که از حیطه ی فلسفی به ادبیات روی آورد از طریق گفتمان فلسفی و ادبی در پی ترجمه ی آثار وجود گرایانه در دو دهه ی پنجاه و شصت قرن بیستم به ادبیات عربی راه یافت و جمع زیادی از ادبای عرب به ادبیات وجود گرایانه گرایش یافتند که یکی از آنان یوسف عزالدین عیسی نویسنده ی سرشناس مصری است. این پژوهش می کوشد بر اساس روش توصیفی – تحلیلی و با توجه به رویکرد های اگزیستانسیالیستی نویسنده به بررسی وجود گرایانه ی رمان "الواجهه" و آشکار ساختن اصول و مفاهیم اگزیستانسیالیستی آن بپردازد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که اصول و مفاهیم اصلی این فلسفه به ویژه تنهایی و بیگانگی انسان، پرتاب شدگی انسان، اضطراب، گمگشتگی و مرگ در این رمان نمود دارد و عناصر داستان به ویژه شخصیت قهرمان داستان در راستای این مفاهیم ساخته شده اند همچنین نشان می دهد که نویسنده ی رمان به اگزیستانسیالیسم الهی (ایمان باور) گرایش دارد چون قائل به زندگی پس از مرگ است.