مقدمه و هدف: بهترین روش ایجاد اشتغال و حل معضل بیکاری، توسعه و گسترش فعالیت های کارآفرینانه در جامعه است. تحقیق حاضر بر آن است تا شرایط کارآفرینی در حوزه کسب وکار ورزشی کشور را به کمک یک مدل مفهومی تبیین نموده و مهم ترین راهبردهای توسعه آنرا شناسایی کند. روش و یافته ها: رویکرد تحقیق کیفی-کمی بوده و از نظریه داده بنیاد و تکنیک دلفی در بخش کیفی و AHP در بخش کمی بهره گرفته است. 20 نفر از صاحبنظران حوزه کارآفرینی در ورزش، کارآفرینان برتر و صاحبان کسب وکارهای ورزشی موفق به صورت هدفمند به عنوان مصاحبه شونده در مرحله کیفی انتخاب شدند. داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه های نیمه ساختاریافته بدست آمدند. کدگذاری داده ها طی سه مرحله انجام شد؛ در مرحله اول یعنی کدگذاری باز 222 کد و در مرحله کدگذاری محوری 18 مقوله بدست آمد. در مرحله کدگذاری گزینشی، 18 مقوله محوری در قالب 6 مقوله ی مدل نظام مند اشتراوس و کوربین جاسازی شدند. مدل بدست آمده طی دو مرحله به روش دلفی در اختیار خبرگانی که به عنوان نمونه در پژوهش حضور داشتند، قرار داده شد و اصلاحات پیشنهادی اعمال گردید. 10 خبره در مرحله ی اول دلفی و پنج نفر در مرحله ی دوم مشارکت داشتند. یافته های این بخش حاکی از آن است که کارآفرینی فردی و به طور خاص راه اندازی کسب وکار ورزشی به عنوان پدیده محوری تحقیق می باشد. توسعه این پدیده در اثر عوامل علی فردی (ویژگی های شخصیتی، اهداف و انگیزه های فردی و ویژگی های جمعیت شناختی) و محیطی (بیکاری، فرصت های فراوان حوزه ورزش،...)، شرایط زمینه ای (بسترسازی ساختاری و فرهنگی) و شرایط میانجی تکنولوژیکی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی صورت می گیرد. راهبردهای پیشنهادی این مدل در قالب پنج مقوله ی ساختاری، فرهنگی، پشتیبانی اطلاعاتی، پشتیبانی مالی و تجهیزاتی و آموزشی ارائه شده و در نهایت، پیامدهای حاصل از توسعه کسب وکار ورزشی در سه مقوله ی اقتصادی، اجتماعی و ورزشی دسته بندی شدند. در مرحله ی کمی، پس از نظرسنجی از 11 خبره از طریق پرسشنامه زوجی، مهم ترین راهبردهای توسعه کارآفرینی در ورزش اولویت بندی شدند؛ بدین ترتیب که راهبردهای ساختاری در مقایسه با سایر راهبردها از بالاترین میزان اهمیت برخوردار بودند و در میان راهبردهای ساختاری نیز دو آیتم "احصای کارکردهای صنعت ورزش در حوزه های عملکردی، تولیدی و توسعه ای و تعریف