مراجعه به تحقیقات پیشین نشان دهنده شیوع قابل توجه رفتارهای انحرافی در میان دانشجویان بوده است. با عنایت به اینکه دانشگاه ها نهادی تعیین کننده در زندگی دانشجویان و جامعه دانش بنیان به شمار می رود، لذا انجام تحقیقاتی که بتواند این مسأله را تبیین و سیاست گذاری های لازم را اتخاذ کند ضروری می نماید. تحقیق حاضر با هدف بررسی نوع و میزان شیوع رفتارهای انحرافی در میان دانشجویان دانشگاه تبریز تدوین شده است. چهارچوب نظری پژوهش حاضر نظریه انتخاب عقلانی و مدل ساختاری روابط بین متغیرها نیز بر مبنای آن تنظیم شده است. روش تحقیق پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است که در میان نمونه ای به حجم 435 نفر از دانشجویان توزیع و گرد آوری شده است. برای گردآوری داده ها در تحقیق حاضر از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم استفاده شده است. توصیف متغیر وابسته نشان می دهد که 2/78 درصد از پاسخگویان حداقل برای یک بار مرتکب رفتارهای انحرافی شده اند. تنها 8/16 درصد از پاسخگویان با تعداد 73 نفر اذعان کرده اند که مرتکب رفتارهای انحرافی نشده اند. نتایج آزمون مدل معادلات ساختاری حاکی از برازش داده های مشاهده شده با مدل نظری تحقیق در کل نمونه می باشد. نتایج مدل معادلات ساختاری حاکی از این است که اثر متغیرهای سرمایه گذاری، فرصت، نیاز منفعت گرایانه و کنجکاوی هیجانات معنی دار بودند. ولی اثر متغیرهای پیوستگی، باورهای اخلاقی، خودکنترلی و مجازات تصوری-ادراکی معنی دار نبودند. در مدل معادلات ساختاری تحقیق برای ابعاد رفتارهای انحرافی نتایج نشان داد که تاثیر متغیر فرصت در همه ابعاد رفتارهای انحرافی معنادار بوده است.