زمینه و هدف: در واکنش به ضرورتهایی همچون کمبود اعضای انسان برای پیوند عضو و از دستدادن جان افراد نیازمند به انتقال عضو، دانشمندان پزشکی روشهای مختلفی همچون پیوند مغز استخوان، توسعه فناوریهای قابل انتقال به بدن انسان و نهایتاً پیوند عضو از حیوان به انسان را دنبال نمودهاند. سؤال اصلی تحقیق حاضر، آن است که با توجه به قواعد فقهی همچون اصل اباحه، اصل نجاست، اصل حظر، قاعده اضطرار، دیدگاههای ناظر بر مشروعیت پیوند عضو از حیوان به انسان از منظر فقهی ـ حقوقی چیست؟ اهداف پژوهش حاضر آن است که مشروعیت پیوند عضو از حیوان حرامگوشت به انسان از منظر فقهی ـ حقوقی مورد تحلیل قرار بگیرد و رویکردهای مختلفی که در این زمینه وجود دارد، شناسایی شود. روش: روش به کار گرفتهشده در این تحقیق، توصیفی ـ تحلیلی است. در این راستا، از منابع معتبر کتابخانهای برای گردآوری مطالب استفاده میشود. ملاحظات اخلاقی: در این روش، اصول اخلاقی و امانتداری علمی رعایت شده است. یافتهها: یافتههای پژوهش حاضر مبتنی بر این است که برخی با استناد به نجاستالعینبودن حیوان حرامگوشت و اصل حظر مخالف هرگونه پیوند عضو از حیوان حرامگوشت به انسان هستند، در حالی که در مقابل به ازاله نجاست در اثر پیوند عضو، خروج از مسما، عدم امکان غسل در همه شرایط و قاعده اضطرار برای موافقت با پیوند عضو از حیوان حرامگوشت به انسان، استفاده میشود. نتیجهگیری: در ارتباط با نتیجهگیری این تحقیق، به نظر میرسد که با توجه به تعدیلهای ژنتیکی و آمادهسازیهایی که در حال حاضر از منظر پزشکی برای پذیرش این نوع پیوند صورت میپذیرد، میتوان در صورت اضطرار قائل به قبول این پیوند شد، اما در صورتی که در آینده پیشرفتهای پزشکی به نحوی باشد که تمام آثار سوء این نوع پیوند از بین رفته باشد، شاید بتوان قائل به نحو مطلق شد.