امروزه اختلالات روانی زیادی در سطح جوامع در حال گسترش است و هرکدام بهنحوی در قوای فکری و تصمیمگیری افراد اثر گذار بوده و به تبع آن اعمال حقوقی این افراد را نیز تحت تأثیر قرار میدهد قانونگذار با نظر به سلامت روان افراد اموری مانند قصد و رضا و رشد را از شروط صحت و نفوذ معاملات برشمرده است در پژوهش حاضر وضعیت معاملات در چهار نوع اختلال از جمله اختلال مانیا افسردگی وابسته و ذکر ضداجتماعی مورد واکاوی قرار گرفت و این پژوهش به روش کتابخانهای و بهصورت توصیفی تحلیلی انجام گردید برای فهم دقیق ابعاد فقهی این موضوع آیات روایات نظرات فقهای متقدم و با توجه به نو بودن موضوع حکم مسئله از فقهای معاصر با ارسال استفتاء اخذ گردیده است علاوهبر آن بهمنظور روشن شدن ابعاد حقوقی مسئله نظر حقوقدانان عرف قوانین مربوطه رویهها و پروندههای حقوقی موجود در محاکم قضایی که در سامانه آراء ملی ثبت است استخراج گردیده و مورد تحلیل و ارزیابی دقیق قرار گرفته است و بهطورکلی معاملات افراد مبتلا بی اختلالات روانی مورد بحث در حالت خفیفی درمانپذیر و قابل کنترل بوده و صحیح است اما در حالت حاد بیماری وضعیت معاملات متفاوت میباشد میباشد در افراد شیدایی مانیا بهجهت بذل و بخششهای غیرعقلایی مداوم در وادی سفاهت قرارگرفته و معاملاتشان غیر نافذ است افراد مبتلا به افسردگی حاد بهجهت فقدان سلامت قوه ادراک و تفکر و عدم تمرکز و ضعف شدید در تصمیمگیری قصدشان در انشاء معاملات با خطا و اشتباه مواجه شد و معاملاتشان محکوم به بطلان است در فرض اختلال شخصیت وابسته افراد برخلاف میل باطنی خود و صرفاً بهجهت ترس از ترس از دست دادن حمایت دیگران یا شریک وابسته به معاملات اکراهی روی میآورند و همین مسئله سبب خدشهدار شدن رضای معاملی آنها میگردد و وفق ماده 199 قانون مدنی معاملات این افراد غیرنافذ میباشد و معاملات افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی غالباً در قالب فریب و ضرر ناشی از آن قرار میگیرد که معامله را غروری کرده و موجب ضمان غار میگردد