بررسی اثر کسری بودجه بر کسری حساب جاری همواره مورد توجه اقتصاددانان بوده است. در ادبیات اقتصاد کلان دو رویکرد برای بررسی این ارتباط وجود دارد: رویکرد کینزی و رویکرد ریکاردویی. رویکرد کینزی وجود ارتباط بین کسری بودجه و کسری حساب جاری را می پذیرد در حالی که رویکرد ریکاردویی این ارتباط را رد می کند. با بررسی مطالعات صورت گرفته در حوزه دو کسری، این مطالعه به بررسی فرضیه دو کسری و سه کسری و همچنین تاثیر سیاست های پولی بر سه کسری می پردازد. در راستای دستیابی به هدف مذکور از روش پویایی شناسی سیستم و از داده های بازه زمانی 1378-1399 بهره گرفته شد. نتایج حاصل از مطالعه حکایت از برقراری رابطه دو کسری و سه کسری را دارد. روند حساب سرمایه نشان می دهد که این حساب همواره با کسری روبروست. با این حال، به نظر نمی رسد که شکاف پس انداز داخلی کاملا با سرمایه خارجی جبران شده باشد. عدم تعادل در ترازپرداخت ها کسری بودجه ایجاد شده را تشدید می کند و می تواند چرخه پرشتابی از کسری بودجه را رقم بزند. همچنین در این مطالعه اثر سیاست پولی بر سه کسری نیز مورد بررسی قرار گرفت. نتایج مطالعه نشان می دهد که اعمال یک سیاست پولی بر فرایند شکل گیری دو کسری و سه کسری تاثیر گذار نیست.