هدف پژوهش حاضر، طراحی راهبردهای یاددهی- یادگیری در آموزش و پرورش بر مبنای فلسفهی هستیگرا بوده است. رویکرد پژوهش حاضر، کیفی و روش مورد استفاده، مطالعه موردی کیفی میباشد. مشارکتکنندگان؛ استادان، متخصصان و معلمان آشنا به مکتب هستیگرایی بودند که به صورت هدفمند با 25 نفر به اشباع نظری رسید. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمهساختاریافته و تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل مضمون (فراگیر، سازماندهنده و پایه) صورت گرفت. بهمنظور اعتبار دادهها در پژوهش حاضر از مسیر ممیزی استفاده شد. نتایج به دست آمده در قالب 123 مضمون پایه، 11 زیرمؤلفه، 4 مضمون سازمان دهنده (فضای آموزشی، معلم، دانشآموز و روش تدریس هستیگرا) و یک مضمون فراگیر استخراج و طبقهبندی شدند. زیرمؤلفهها شامل؛ فضای آموزشی موقعیت محور و اصیل، اجتناب از فضای استاندارد و قالبی، فضای انعطاف پذیر و همدلانه، تعامل انسانی بین معلم و دانشآموز و حفظ کرامت ذاتی دانشآموز، معلم به مثابه فردی تسهیلگر و بسترساز، معلم به مثابهی فردی مسئول و مثبتاندیش، اولویت داشتن دانشآموز نسبت به برنامهدرسی و روش، ظرفیت انتخابگری دانشآموز، دانشآموز به عنوان فردی مسئول، اولویت داشتن دانشآموز نسبت به برنامهدرسی و روش تدریس، تنوع روشی بر اساس موقعیت و شرایط، تأکید بر روشهای تعامل محور و انسانگرا است. بر اساس یافتهها پیشنهاد میگردد که برنامهدرسی نظام آموزشی به صورت گام به گام از حالت رفتارگرا به سمت برنامهدرسی هستیگرایانه تغییر جهت دهد.