رهبری یکی از فرایندهای اصلی هر سازمان محسوب میگردد و بهرهوری سازمانی متکی به شیوههای رهبری مدیران آن است. تحقیقات زیادی در مورد تاثیر رهبر در کمک به سازمان انجام شده است (سنج ، 1990؛ لی و همکاران ، 1999؛ پرویت ، 2003؛ لورسن و همکاران ، 2005). دلیل اهمیت این موضوع، با توجه به محیطهای آشفته کسب و کار که سازمانهای امروزی با آن روبه رو هستند و نیاز آنها به سازگاری و حفظ مزیت رقابتی خود، آشکار میشود. سازمانها در این زمانه دستخوش تعغییرات و تحولات عظیمی هستند و تمامی ابعاد آنها از محیط بیرونی و داخلی گرفته تا عوامل انسانی و غیر انسانی و ...، با سرعت زیاد در حال تغییر و تحول هستند (اسدی و همکاران، 1388).در جهان امروز هر سازمان اقتصادی ناچار است بیش از پیش با سایر سازمانها رقابت کند، تا بتواند تداوم حیات اقتصادی خود تضمین کند (اسعدی و بیگلری، 1384). شرکتهای امروزی برای موفقیت باید رقابتپذیر باشند. رقابتپذیری برای ماندگاری در کسب و کار و محافظت از سرمایههای سازمان، به دست آوردن بازگشت سرمایهها و تضمین شغل آینده میباشد (آکیمووا ، 2000). هدف از رقابتپذیری و کسب مزیت رقابتی، تسلط بر بازار، توسعه، رشد و سوآوری و بهبود کیفیت زندگی کاری است (الهیاری فرد و عباسی، 1390).در دنیای تجارت امروز که به شدت رقابتی است، تکنولوژی هنر، محصولات برتر و منابع ثابت مزیتهای ورود به بازار هستند و بسیاری از سازمانها متوجه شدهاند که کلید پیروزی در رقابت، قابلیتهای نیروی کار آنها در حداکثر کردن این امتیازها است. بدیهی است که ابزارهای فناوری یک شرکت به مثابه قابلیتهای کارکنان برای استفاده از ابزارها مفید هستند (مک لگان ، 1996). حال بسیاری از شرکتها از مدلهای که در زمینه قابلیتهای منابع انسانی وجود دارد به منظور شناسایی مهارتها، دانش، ویژگیهای فردی اساسی مورد نیاز برای عملکرد موفقیتآمیز در شغل و اطمینان از تمرکز نظامهای منابع انسانی بر توسعه نیروی انسانی استفاده نمودهاند (انصاری و تونکه نژاد، 1386).فرهنگ بر مبنای دانش (فرهنگ دانشمحور) مجموعهای از ارزشهای سازمانی، عقاید اصلی، هنجارها و قوانین اجتماعی است که به عنوان منبع مشترکی برای کارکنان عمل میکند که در زمان ایجاد، تسهیم و به کارگیری دانش توسط آنها برای موفقیت عملکردهای مدیریت دانش ضروری است. فرهنگ دانشمحور برای ایجاد و تسهیم دانش، بهببود عملکردهای رسمی و غیر رسمی مدیریت دانش ارتقای رضایت عملکرد کارکنان، تسریع یادگیری سازمانی مداوم و افزایش قابلیت نوآورانه و اثربخشی سازمان میباشد (فرریرا پرلتا و همکاران ، 2014)با توجه به اهمیت و ضرورت هر یک از متغییرهای که در بالا توضیح دادیم و نیز با توجه به اینکه تحقیقات متعددی به صورت جداگانه متغییرهای تحقیق حاضر را مورد بررسی قرار دادهاند، علیرغم این هنوز بررسی جامعی که روابط همزمان کلیه متغییرهای مورد اشاره را مورد بررسی قرار داده باشد، صورت نگرفته است. لذا ما در این تحقیق برآنیم تا رهبری تحولآفرین و ارتباط آن را با رقابتپذیری و قابلیتهای منابع انسانی در شرکتهای دانشبنیان تهران مورد بررسی قرار دهیم و همچنین به بررسی تاثیر تعدیل کنندگی فرهنگ سازمانی دانشمحور به عنوان یکی از ارکان مهم سازمان که بر رابطه رهبری تحولآفرین و رقابتپذیر بودن سازمانها میتواند تاثیرگذار باشد، مپردازیم.