مصرف کنندگان اغلب درگیر انواع مختلفی از امور مربوط به خرید می شوند که ممکن است حالت های تفکر متفاوتی را برانگیزد؛ سبکهای تفکر منطقی و تجربی دارای مهارت ها و قابلیت های گوناگونی هستند که در تصمیمگیری های فردی و اجتماعی افراد اهمیت ویژهای دارند. تبلیغات فروش از جمله عواملی است که بر تصمیمگیری و قصدخرید مصرفکننده در هنگام خرید تاثیر میگذارد و یکی از چند متغیری است که مصرفکننده را به سمت خرید سوق می دهد. هدف از این پژوهش بررسی ارزیابی ت أثیر سبک تفکر منطقی بر تمایل و انتخاب مصرفکننده و پردازش اطلاعات هنگام ارزیابی محصولات با توجه به نوع تبلیغات فروش مورد استفاده در حوزهی محصولات مورد نظر می باشد. این پژوهش از نوع پژوهش علمی مروری است و روش تحقیق از نوع کتابخانه ای است. طبق بررسی های انجام شده در تحقیقات قبلی مشخص شد که خریدها همیشه منطقی نیستند؛ مصرفکنندگان در زمان خرید معمولا با توجه به زمان و پول لازم برای تامل، به شکلی متناقض بیشتر به شهود و عواطف خود اعتماد میکنند، یعنی احساسات بیشتر از معیارهای منطقی برای رسیدن به تصمیم خرید ایفای نقش می کنند.در این بین تبلیغات فروش نیز تاثیر به سزایی در نوع تفکر و به تبع آن قصدخرید آنها دارد.