اهداف محتوایی و عملی فرآیند آموزش، به مکانی مناسب جهت بروز رفتارهای مربوطه نیاز دارد؛ لذا نمی توان نقش موثر محیط کالبدی آموزش را در فرآیند ارتقا آموزش و یادگیری دانشجویان، نادیده گرفت. امروزه با گسترش مراکز آموزش معماری در ایران و ایجاد تعداد زیادی از این فضاهای آموزشی در مکان های ناهماهنگ با نیازهای آن، نگرانی ناشی از تاثیر نامطلوب چنین محیط هائی را بر فرآیند آموزش و پرورش معماران، دوچندان می کند. لذا، پژوهش حاضر، با هدف سنجش قابلیت های محیطی با تاکید بر چیدمان، در کلاس های کارگاهی معماری، به عنوان پارامتری مهم در کالبد کلاس، بر بهبود عملکرد تحصیلی و شناختی (با تاکید بر توجه انتخابی) دانشجویان معماری، با بهره گیری از علوم روانشناسی محیط و علوم رفتاری، نیازهای دانشجویان معماری در رابطه با قابلیت های محیط را مورد شناسایی قرار داده و به روش نمونه موردی در یک بستر توصیفی_تحلیلی، در محدوده ی مطالعاتی دانشگاه مازندران، به عنوان دانشگاه مادر در استان مازندران و پذیرنده ی دانشجوی معماری در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد، صورت پذیرفته است. در پژوهش حاضر، الگوهای چیدمان به دست آمده از منابع کتابخانه ای در کلاس های کارگاهی مقاطع تحصیلی رشته ی معماری این دانشگاه که بر اساس نظر کارشناسان و با در نظر گرفتن مقطع تحصیلی، به عنوان عاملی موثر بر نوع فرایند یادگیری، انتخاب شده و مورد آزمون قرار گرفته است. سپس با استفاده از داده-های به دست آمده از مشاهده ی رفتاری و ثبت رفتار دانشجویان در هر الگو، به بررسی تاثیر هر یک از چیدمان های رایج در کلاس های معماری، بر عملکرد تحصیلی و شناختی دانشجویان این رشته، پرداخته شده است. در نهایت بر اساس نتایج به دست آمده از تحلیل محتوای کیفی داده ها، الگویی از چیدمان مناسب که سبب بهبود عملکرد تحصیلی و شناختی دانشجویان می گردد، ارائه شده است. بر اساس نتایج حاصل از مشاهدات رفتاری، ترکیبی از الگوهای رایج، برای کلاس های کارگاهی معماری پیشنهاد می گردد که شامل فضاهای فردی در کنار فضاهای جمعی با استفاده از چیدمان منعطف که قابلیت تبدیل به چیدمان فضای فردی یا جمعی را دارا باشد، ایجاد اتاقک های نیمه باز برای هر گروه در نقاط پیرامونی کلاس جهت شخصی سازی گروه ها و همچنین افزایش فضای تعاملاتی دانشجویان با استفاده از چیدمان حول یک میز، در کنار سایر فضاها همچون فضای نما