حس دلبستگی به مکان حاصل ارتباط درونی انسان، اندوخته های ذهنی او و ویژگی های محیطی است. این مفهوم ریشه در تجربه های ذهنی همچون خاطره، سنت، تاریخ، فرهنگ، اجتماع و غیره دارد و از همچنین متأثر از زمینه هایی عینی و بیرونی در محیط مانند طرح، منظره، بو و صدا است که نشان می دهد این حس مفهومی پیچیده از احساسات و دلبستگی انسان نسبت به محیط است که در اثر انطباق و استفاده انسان از مکان به وجود می آید. ضعف در شناساندن فرهنگ خودی، نفوذ فرهنگ بیگانه، به روز نبودن راهکارهای مدیریت شهری، مشارکت ندادن مردم در تصمیم گیری های شهری و نبود فضاهای معماری مطلوب جهت گذران اوقات فراغت و برقراری تعاملات اجتماعی در میان شهروندان در شهرها از عوامل موثر بر عدم دلبستگی شهروندان به محیط زندگی شان است. در این پایان نامه سعی بر آن است در ابتدا مفاهیم حس تعلق و حس دلبستگی به مکان بیان شود و سپس با شناسایی مؤلفه های تاثیر گذار بر حس دلبستگی راهکارهایی جهت افزایش حس تعلق خاطر در شهروندان نسبت به محیط زندگی شان ارائه شود و در طرح معماری لحاظ شود. تحقیقات صورت گرفته در این زمینه گویای آن است که راهکارهایی از قبیل ایجاد فضاهایی مطلوب جهت گذران اوقات فراغت ، برقراری تعاملات اجتماعی در میان مردم و جوانان و شناساندن فرهنگ و هویت فراموش شده ی آن ها نقشی اساسی در بالا بردن حس دلبستگی به مکان ایفا می کند. در این پایان نامه ابتدا مطالعات کتابخانه ای، پیش زمینه ورود به بحث و شناخت کلی نسبت به موضوع را فراهم می کند و مؤلفه های موثر بر حس دلبستگی را برای محقق مشخص می نماید، سپس در مطالعات عملی به صورت پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه مؤلفه های مؤثر بر حس دلبستگی به مکان استخراج می شود. در قدم بعد تحلیل داده های مستخرج از پرسشنامه از طریق برنامه (spss) صورت می گیرد و عوامل موثر بر حس دلبستگی به مکان در بین جوانان شناسایی می شوند و سپس عوامل شناسایی شده با نرم افزار lisrel مورد سنجش قرار می گیرند تا میزان تاثیر گذاری و همبستگی شان مشخص شود. در واقع این پژوهش، تلفیقی از روش تحقیق کمی و کیفی است تا بتوان با بررسی روابط همبستگی میان متغیرها، به مؤلفه های ایجاد حس دلبستگی در نمونه موردی دست یافت. نتایج حاصل از تحلیل داده های پرسش نامه از وجود 9 عامل تاثیرگذار بر ایجاد حس دلبستگی به مکان خبر می دهد.این عوامل عبارتند ا