پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه باورهای معرفت شناختی و ذهن آگاهی با جهت گیری هدف دانشجویان انجام گرفت. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشکده علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه مازندران می باشند که درسال تحصیلی 99-98 مشغول به تحصیل بوده اند و از میان آنها تعداد 210 دانشجو از طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. از پرسشنامه جهت گیری هدف الیوت و مک گریگور، پرسشنامه باورهای معرفت شناختی بایلس و پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ به منظور جمعآوری اطلاعات استفاده شد. از روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام برای تجزیه و تحلیل اطلاعات بهره گرفته شد. نتایج نشان داد ذاتی تلقی کردن یادگیری همبستگی منفی معنیداری با جهت گیری هدف تبحر- گرایشی و همبستگی مثبت و معنیداری با تبحر –اجتنابی و عملکرد- اجتنابی دارد. مطلق دانستن دانش، همبستگی منفی و معنیداری با تبحر- گرایشی دارد. از طرف دیگر، عامل ساده و سریع تلقی کردن فرایند یادگیری و دانش همبستگی مثبت و معنیداری با تبحر- اجتنابی و عملکرد –اجتنابی دارد. همچنین بین ذهن آگاهی با عملکرد- گرایشی و عملکرد- اجتنابی همبستگی مثبت و معنیدار برقرار است (05/0>p). بنابراین می توان گفت دانشجویان باورهایی در زمینه یادگیری دارند و این باورها بر روی جهت گیری اهداف آنها اثرگذار است. فهم این باورهای دانشجویان و چگونگی شکل گرفتن و تغییر آنها بسیار مهم است. این باورها از لحاظ آموزش و تدریس در دانشگاهها مهم تلقی میشوند و ضروری است تا در دانشگاه توسط برنامه ریزان آموزشی به این باورها توجه شود.