حافظ شیرازی از شاعران ایران زمین است که شهرتش را باید در سرودن غزلیات او جستجو کرد.وی به دلیل احاطه کم نظیر بر فنون بلاغی، به زیبایی و هنرمندانه، غزلیات خودرا بدین آرایه ها مزیّن نمود.شهرت حافظ همه عالم، حتّی جهان عرب را نیز در نوردیده است.ادبای عرب ازاوایل قرن بیستم به پژوهش و تحقیق پیرامون حافظ پرداختند واوّلین گام دراین زمینه را، ابراهیم شواربی- مترجم و نویسنده مصری- برداشت. تاکنون بیش از30 ترجمه از دیوان وی به زبان عربی انجام پذیرفته است.از جمله مشهورترین مترجمان عرب زبان اشعارحافظ، عمرشبلی- نویسنده و شاعر- از کشور لبنان است که دیوان او را در چهارجلد به نظم عربی برگرداند.این مقاله بر آن است تا به شیوه تطبیقی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، ترجمه عربی شبلی از کنایه ها را در دیوان حافظ، براساس نظریه آنتوان برمن، مورد نقد و بررسی قرار دهد.برآیند پژوهش نشان می دهد که عمر شبلی با توجّه به اینکه، نزدیک به 20 سال از عمر خود را در ایران سپری کرده، امّا به بسیاری از مفاهیم کنایی اشعار حافظ پی نبرده است.در نتیجه؛ در انتقال مفاهیم عالی غزلیات حافظ به مخاطب عربی، چندان موفّق نبوده است.