دموکراسی مدرن یا نمایندگی نظامی است که نهادهای مشخصی برای فعالیت سیاسی مردم ایجاد کرده است. بدین منظور نهادهای دموکراسی ساختارهای مشخصی برای هدایت این فعالیتها دارند. کنشگری نهادی همان فعالیت از مجرای احزاب با گروههای جامعه مدنی، اصناف، گروههای ذی نفوذ و رسانههای کلاسیک (رادیو تلویزیون و مطبوعات) است که اصطلاحا به آن کنشهای سازمانیافته میگویند. اما در دهه های اخیر عرصه های جدیدی برای کنشگری سیاسی شکل گرفت که بیرون از این نهادها است. این عرصههای جدید شامل سیاست خیابانی و کنشگری در فضای مجازی هستند. پرسش این است که کنشگری غیر نهادی (سیاست خیابانی و مجازی) چه تاثیری بر استقرار و تحکیم دموکراسی دارد؟ فرضیه پژوهش حاضر این است که تاثیرات کنشگری سیاسی غیرنهادی (سیاست خیابانی و مجازی فضایی) در نظامهای مختلف متفاوت است. در نظام دموکراتیک چون نهادهای دموکراتیک وجود دارد کنشگری غیرنهادی فرصت بیشتری دارد تا بتواند از طریق ارتباط با نهادها تاثیرات مثبتی بگذارد. اما در نظام غیر دموکراتیک، چون نمیتواند با نهادهای سیاسی ارتباط داشته باشد تاثیرات آن محدود و سلبی می باشد. با استفاده از چارچوب نظری ترکیبی به بررسی این موضوع به شیوه مقایسهای میپردازیم. ارکان این چهارچوب نظری الف) دو برداشت از دموکراسی: روش شناختی و هستیشناختی، ب) مفهوم خودابرازگری (بیانگرباوری) سیاسی، و ج) تفاوت قدرت موسس و قدرت مستقر در اندیشه هانا آرنت می باشد. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی و در چارچوب مقایسه ای صورت می گیرد. گردآوری داده ها بر اساس منابع کتابخانه ای شامل کتب، مقالات، روزنامه ها و .. انجام می شود.