پایان جنگ سرد و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، فصل جدیدی را در تاریخ روابط بین الملل آغاز کرد. جمهوریهای استقلال یافتهی شوروی سابق هرکدام به نوع خود، به علّت دارا بودن منابع متعدّد و قرارگیری در موقعیّت جغرافیایی منحصر به فرد به نوع خود در سیاستهای هرکدام از قدرتهای بزرگ تاثیرات بسزایی داشتهاند و تعیین کنندهی وضعیت روابط آن قدرتها با یکدیگر بودهاند. عوامل تعیین کننده در استراتژی سیاست خارجی دولت روسیه در برابر کشورهای اروپای شرقی، عواملی همچون مسائل تاریخی، رقابت با کشورهای غربی، مسائل اقتصادی و مسائل امنیتی را در بر میگیرد. اتّحادیه اروپا و دولت روسیه از هیچ تلاشی جهت نیل به اهداف خود دریغ نکردهاند و موجب قرارگیری کشورهای اروپای شرقی بر سر دوراهی بین اتّحاد با غرب و یا دوستی با شرق قرار گرفتهاند. بنابر یافتههای پژوهش حاضر، کشورهای اروپای شرقی بیشتر متمایل به اتّحاد و ائتلاف با دولتهای غربی هستند و دولت روسیه را شریک قابل اعتمادی برای خود نمیدانند. هدف پژوهش حاضر این است که به بررسی این مهم بپردازد که رقابتهای روسیه و اتّحادیه اروپا در منطقهی شرق اروپا حول چه موضوعاتی میباشد و گرایش کشورهای اروپای شرقی در سیاست خارجی بیشتر متمایل به کدام است؟ روش این پژوهش، روش تبیینی است. از روش جمعآوری اطلاعات کتابخانهای، اسنادی، روزنامهها و سایتهای معتبر داخلی و خارجی استفاده شده است. روش تجزیه و تحلیل دادهها نیز به روش کیفی و کمی صورت گرفته است.