برای درک و شناخت بهتر اقتصاد دولتی ایران، ما ملزم به شناسایی عوامل و همچنین بررسی سیاستگذاریهای اقتصادی در سال-های اولیه پس از انقلاب هستیم که نهادگرایان تاریخی از آن به عنوان «لحظه سازنده» یاد میکنند. سالهایی که در آن تعیین خط مشیهای اقتصادی و آغاز فرایند نهادسازیها از جانب بنیانگذاران و قانونگذاران نظام جدید صورت گرفته و تا سالیان سال می-توان اثرگذاری این سیاستگذاریهای اقتصادی اولیه را در جریانی موسوم به «وابستگی به مسیر طی شده» در اقتصاد کشور مشاهده کرد. با توجه به مطالب فوق این پرسش مطرح میشود که چه زمینههایی باعث دولتی شدن اقتصاد در دوره جمهوری اسلامی ایران شدند؟ فرضیهای که در پاسخ به این پرسش در پژوهش حاضر مورد آزمون قرار گرفته، عبارت است از این که، به نظر میرسد آرمانهای جریانهای مذهبی، شعارها و ایدههای اقتصادی برآمده از جریانهای سوسیالیستی و ملیگرایانه در ابتدای انقلاب، در کنار میراث جامعه نفت پایه از دوران پیشاانقلاب، عمده عوامل اثرگذار نهادی در دولتی شدن اقتصاد در ایران است. آرمانهایی که از جانب جریان مذهبی در قالب قانون اساسی جمهوری اسلامی تبلور یافت و به موجب آن پایهریزی نظام نوین اقتصادی جمهوری اسلامی در چارچوب فقه و حقوق اسلامی صورت پذیرفت؛ که در حال حاضر نیز تمامی مناسبات اقتصادی کشور متاثر از اصول اقتصادی آن میباشد. از طرفی دیگر نقش بسیار پررنگ و تاثیرگذار جریان چپ بر تقویت اندیشه دولتی شدن اقتصاد و همچنین همراهی جریان ملیگرا در پیدایش اقتصاد دولتی با سایر جریانات در سالهای اولیه پس از انقلاب، از جمله مهمترین دلایل پدید آمدن مناسبات اقتصادی جدید در دوره پس از انقلاب بودهاند. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش توصیفی - تحلیلی بوده و روش گردآوری دادهها، کتابخانهای - اینترنتی است و به منظور تحلیل علمی و تئوریک مسئله پژوهش از نظریه نهادگرایی جدید بهره گرفته شده است.