نشانهشناسی در پی کشف قراردادهایی است که به تولید معنا میانجامد و هر واژه را به عنوان یک نشانه در فرایند دال و مدلول و دلالت، تحلیل و موجبات درک عمیقتر واژه را فراهم میکند. این پژوهش با روش تحلیلی ـ توصیفی و با تکیه بر علم نشانهشناسیلایهای، به تحلیل واژه «اَلست» به عنوان یک نشانه انتزاعی که مدلولهای متنوعی را میطلبد پرداخته است؛ زیرا مولانا این واژه را مانند دیگر واژگان قرآنی دستخوش تحول معنایی کرده و تصرفات بدیعی در آن ایجاد نموده است و هرگاه به این عبارت استناد میکند، پیوندهای معنایی خاصی را با مفهومی خاص بیان میکند. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که مولانا این واژه را در حوزههای معنایی با کارکرد هنری ویژهای بکار برده و با این حوزههای معنایی ارتباط برقرار کرده است و با تسلط بر دقایق علوم عرفانی، فلسفی، تاریخی، روانی و از همه مهمتر قرآن و احادیث، توانسته مفاهیم این علوم را در خلال این واژه بگنجاند و صرفا قصد لفاظی و سخنآرایی از این واژه را نداشته است.