1403/09/01
احمد غنی پور ملکشاه

احمد غنی پور ملکشاه

مرتبه علمی: استاد
ارکید: 9209-1864-0002-0000
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکدۀ ادبیّات و زبان‌های خارجی
نشانی: جمهوری اسلامی ایران، استان مازندران، شهرستان بابلسر، پردیس دانشگاه مازندران، دانشکده ادبیّات فارسی و زبان‌های خارجی، گروه زبان و ادبیّات فارسی. رایانامه: ghanipour48@gmail.com
تلفن: 011-35302665 0098-9111149686

مشخصات پژوهش

عنوان
بررسی جنبه های اقلیمی در افسانه های مازندران
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
ادبیات، افسانه های مازندران، جنبه های اقلیمی.
سال 1400
پژوهشگران زینب خناری(دانشجو)، احمد غنی پور ملکشاه(استاد مشاور)، رضا ستاری(استاد راهنما)

چکیده

افسانه ها به سبب جنبه ی مردمی بودن شان بیش از ادبیات رسمی با زندگی مردم پیوند دارند و به همین دلیل، تجربه های زیستی و باورها و آداب و رسوم و... مناطق در آن ها، مجال ظهور و بروز بیشتری می یابند. از آنجا که هر اقلیمی شرایط زیست ویژه ی خود را بر باشندگان خود تحمیل می کند، بررسی عناصر اقلیمی بازتاب یافته در افسانه های هر منطقه ، می تواند ترجمانی از نوع زندگی و باورداشت های مردمان آن زیست بوم باشد. از این رو، در این پژوهش بر آن بودیم تا با جستجو در افسانه های مردم مازندران، عناصر اقلیمی بازتاب یافته در آن ها را شناسایی و دسته بندی کنیم. از منظری کلان نگر، عناصر اقلیمی را می توان در دو محور کلّی دسته بندی کرد. دسته ی نخست، عناصر روساختی است که مؤلفه هایی چون نوع پوشاک، غذا، محصولات کشاورزی، نام انواع درختان، حیوانات، اماکن، فعالیت های اقتصادی و حتی شرایط جوی را در بر می گیرد و دسته ی دوم، عناصر ژرف ساختی که از واژگان بومی و محلی، موسیقی، تشبیه اقلیمی، ضرب المثل ها، بازی های محلی، باورها و اعتقادات، نژاد و قوم و قبیله، تا شیوه زندگی و سلوک را در خود جای می دهد. در این پژوهش پنجاه و پنج افسانه از افسانه های مازندرانی که توسط طیّار یزدان پناه لموکی در کتاب افسانه های مازندران در دو جلد و همچنین چهل و دو افسانه از افسانه هایی که توسط اسدالله عمادی در کتاب افسانه های مردم مازندران گردآوری شده، بررسی شده است. نشان دادن جنبه های گوناگون و چگونگی تأثیرپذیری افسانه های رایج در مازندران از اقلیم این جغرافیا، هدف اصلی این پژوهش است. این پژوهش که در حوزه ی میان رشته ای (ادبیات و مردم شناسی) جای می گیرد، به شیوه ی کیفی انجام شده است که در آن هر افسانه را به عنوان یک واحد تحلیل در نظر گرفتیم. روش کار در این پژوهش توصیفی-تحلیلی است که گردآوری اطلاعات در آن به روش کتابخانه ای و اینترنتی بوده است. نتیجه ی پژوهش نشان می دهد از میان مؤلفه های اقلیمی روساختی طبیعت و محیط طبیعی و گیاهان و حیوانات بیشترین و صنایع دستی کمترین بسامد را دارند. واژگان بومی و تشبیهات اقلیمی، ضرب المثل و بازی های محلی مؤلفه های اقلیمی ژرف ساختی ای هستند که به ترتیب بیشترین و کمترین میزان بسامد را در این افسانه ها دارند.