جمعیت سالمند درجهان وایران درحال افزایش است. پیری و سالخوردگی با تغییرات قابل توجه فیزیکی، روانی و اجتماعی همراه است که در این میان تغییرات ظاهری و جسمی مشهودتر می باشد. اگرچه این تغییرات جسمی وظاهری، روندهای طبیعی پیری را منعکس می کنند، اما بسیاری از افراد از پیری وتأثیر آن برظاهر خودشان احساس ترس و نگرانی می کنند. ترس از پیری می تواند موجب انجام برخی رفتارها جهت به تأخیر انداختن پیری و یا مخفی کردن آن از دیگران (به صورت مدیریت ودستکاری بدن) شود که حاصل آن، بروز اختلالات جسمی و روانی و اجتماعی خواهد بود. با عنایت به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر تلاش کرده است تا از دیدگاه جامعه شناختی، ارتباط نگرش به بدن و زیبایی با ترس از پیری را مورد بررسی قرار دهد. روش این تحقیق، پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامهٔ و جامعهٔ آماری آن هم کلیهٔ افراد (60-30) سال شهر فریدونکنار می باشد. در مجموع 380 نفر از این افراد به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. چارچوب نظری این تحقیق عبارت است نظریات استیگمای گافمن، مقایسه اجتماعی فستینگرو نظریهٔ بدن بوردیو می باشد. بررسی توصیفی متغیر ترس از پیری نشان داد که در مجموع نزدیک به نیمی از پاسخگویان، در حد زیاد "ترس از پیری" را گزارش کرده اند. همچنین 7/27 درصد از پاسخگویان نگرش منفی به بدن خود داشته و بیش از 20 درصد از آنان نیز استیگمای سالمندی را در حد شدیدی ادراک کرده بودند. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان می دهد که متغیر نگرش منفی به بدن با (241/0=Beta) قوی ترین و مهم ترین پیش بینی کنندهٔ متغیر ترس از پیری می باشد. در واقع افزایش این متغیر موجب افزایش میزان ترس از پیری می شود. بعد از آن، متغیرهای استیگمای سالمندی و مقایسه اجتماعی ظاهر، به ترتیب قوی ترین متغیرهای پیش بینی کننده ترس از پیری در بین پاسخگویان بوده اند. با توجه به نتایج تحقیق که نشان دهندهٔ اثر گذاری متغیر نگرش منفی به بدن بر ترس از پیری است می توان گفت که با کاهش کلیشه ها و نگرش ها و باورهای منفی در مورد پیری، و بازنگری در ایده آل ها و استاندارهای غیر واقعی زیبایی و جایگزینی این ایده آل ها با ایده آل های واقعی و همچنین آموزش در نحوهٔ تعامل صحیح بین دو گروه سنی پیر و جوان، و احترام به ارزش ها و باورهای جایگاه سالمندی در درون جامعه، و برنامه ریزی ها و سیاست گذا