1403/02/16

فرزاد بالو

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکدۀ ادبیّات و زبان‌های خارجی
نشانی: بابلسر.
تلفن: 01135302663

مشخصات پژوهش

عنوان
داستان «موسی و شبان» نمونه ای عینی از تحقق امتزاج افق ها در تلقی گادامری
نوع پژوهش
مقاله چاپ شده
کلیدواژه‌ها
مولوی، گادامر، مثنوی مولوی، موسی، شبان، آمیزش افق ها.
سال 1397
مجله نقد ادبي
شناسه DOI
پژوهشگران سیاوش حق جو ، فرزاد بالو

چکیده

گادامر، بنیاد فهم را امتزاج افق مفسر و افق متن می­ داند و بر این اساس، به تبیین واقعه فهم و چگونگی آمیزش افق­ ها می­ پردازد. طُرفه این که تحقق چنین مفهومی را به­ طور عینی و مصداقی در داستان «موسی و شبان» در مثنوی شاهد هستیم. مولانا که کانون فهم خود را از خدا، آمیزش افق اهل تشبیه و اهل تنزیه قرار می­ دهد، برای تعلیم و عینیت ­بخشی به چنین تلقی و تفسیری، داستان «موسی و شبان» را می­ آفریند. در این داستان، موسی و شبان به مثابه مفسری، تلقی خاصی از خدا دارند که متأثر از کتاب و سنت و با توجه به موقعیت هرمنوتیکی آن هاست؛ چنان­ که در آغاز داستان، خداشناسی موسی در قالب اهل شریعت و تنزیه ظاهر می شود و درمقابل، تجربه و درک شبان از خدا متناسب با تلقی اهل تشبیه آشکار می­ گردد. این چنین در آغاز داستان، موسی و شبان هریک در افق خود محصورند. اما در ادامه از طرفی مواجهه مؤاخذه ­گرایانه موسی با شبان و از سوی دیگر عتاب خداوند با موسی، هم شبان و هم موسی را در موقعیت هرمنوتیکی تازه ­ای قرار می­ دهد؛ به گونه­ ای که هر دو درنهایت جمع دو افق تشبیه و تنزیه را به حقیقت نزدیک­تر می­ یابند.