بیان مسئله: لِف تالستوی، فیلسوف، متفکر دینی و نویسندۀ روسی، از چهرههای برجسته در ادبیات داستانی جهان است. او در آفرینش آثار خود از دستاوردهای فرهنگی ملل مختلف، بهویژه مشرقزمین و آموزههای اسلامی بهره گرفته است. دستاوردهای پژوهش نشان میدهد تالستوی در خلق داستان معروف «پسرخوانده»، از داستان قرآنی «موسی و خضر» تأثیر پذیرفته است. روش: نویسندگان در این پژوهش میکوشند با روش توصیفی ـ تطبیقی، تأثیرپذیری تالستوی را در آفرینش داستان «پسرخوانده» از داستان قرآنی «موسی و خضر» بررسی کنند. یافتهها و نتایج: میان این دو داستان یادشده، چه ازنظر ساختاری و چه محتوایی شباهتهای عمدهای دیده میشود: در هر دو داستان شخصیتهای اصلی نمادین هستند و در نقش مرشد (پدرخوانده، تارک دنیا/ خدا، خضر) و مرید (پسرخوانده/ موسی) ظاهر میشوند؛ خواننده شاهد درآمدی تمثیلی بر متن اصلی داستانها و رویدادهای سهگانهای است که در ظاهر ناعادلانه و غیراخلاقی است و اعتراض پسرخوانده/ موسی را به همراه دارد؛ اما با رمزگشایی پدرخوانده/ خضر حقیقت نهفته در ورای این رویدادها آشکار میشود و اینچنین به مخاطبین خود میآموزند که انسان به مقدرات الهی آگاه نیست؛ بنابراین نباید در جایگاه خدایی بنشیند و قضاوت کند و در جریان طبیعی حوادث دست برد؛ بلکه باید به خدا توکل کند و تسلیم تقدیر الهی باشد.