زمینه و هدف: نارساخوانی بهعنوان شایعترین اختلال یادگیری خاص با نارسایی در حافظه فعال مرتبط است. بر این اساس، این پژوهش با هدف تقویت حافظه فعال و کاهش علایم نارساخوانی در دانشآموزان نارساخوان از طریق تحریک الکتریکی فراجمجمهای مغز (به شکل واقعی و ساختگی) همراه با بسته توانبخشی آرام انجام شده است. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون بود و جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان نارساخوان 8 الی 12 ساله شهرستان بابل بود. ابتدااز میان جامعه آماری دانشآموزان نارساخوان ، 60 دانش آموز نارساخوان به طور تصادفی انتخاب شدند. سپس از میان جامعه آماری مذکور، 22 دانشآموز با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایشی (هر گروه 11 نفر) جایگزین شدند. برای ارزیابی حافظه فعال دانشآموزان نارساخوان از آزمون حافبک و برای سنجش کارآمدی خواندن از آزمون خواندن و نارساخوانی نما استفاده شد. پس از اجرای پیشآزمونهای حافظه فعال و نارساخوانی بر روی هر دو گروه، گروه آزمایشی اول در معرض تحریک الکتریکی واقعی همراه با بسته آموزشی آرام و گروه آزمایشی دوم در معرض تحریک الکتریکی ساختگی همراه با بسته آموزشی آرام قرار گرفتند( به مدت 12، هر جلسه 60 دقیقه). پس از اتمام آموزش، پس آزمون های حافظه فعال و نارساخوانی بر روی هر دو گروه به طور همزمان اجرا گردید. پس از جمع آوری داده ها، برای تحلیل دادهها از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. یافتهها:. نتایج نشان داد که اثر گروه بر برخی مؤلفههای حافظه فعال و کارآمدی خواندن دانشآموزان نارساخوان در مرحله پس-آزمون معنادار بود و بین گروههای اول و دوم از لحاظ نمرات تعدیل یافته مؤلفههای حافظه فعال و کارآمدی خواندن در مرحله پسآزمون تفاوت معناداری وجود داشت. یافتههای آماری نشان داد که بهکارگیری دو روش مذکور در دانشآموزان نارساخوان، منجر به تفاوت معنیدار بین گروههای آزمایش در دو مؤلفهی حافظه فعال شامل مجری مرکزی (38/0=η^2 ، 05/0P>) و حلقه واج شناختی (37/0=η^2 ، 05/0P>) شده است. این تفاوت معنیدار در میانگین تعدیل یافته متغیر صفحه ثبت دیداری مشاهده نشد (05/0P>). نتایج همچنین نشان داد، تفاوت معناداری بین میانگین تعدیل یافته دو گروه ی در مرحله پسآزمون در مؤلفههای خواندن کلمات (40/0=η^2 ، 05/0P>)، زنجیره کلمات (44/0=η^2 ، 05/0P>)، حذف آوا (43/0=η^2 ، 05/0P>)، خواندن ناکلمات (46/0=η^2 ، 05/0P>) و نشانه حرف (58/0=η^2 ، 05/0P>) وجود داشت و میانگین تعدیل یافته این مولفهها در مرحله پسآزمون در گروه بسته توانبخشی آرام و تحریک الکتریکی واقعی به صورت معناداری بالاتر بود. این تفاوت معنیدار در مؤلفههای قافیه، نامیدن تصویر، درک متن، درک کلمات و نشانه مقوله مشاهده نشد (05/0P>). نتیجهگیری: بر اساس یافتهها میتوان نتیجه گرفت روش تحریک الکتریکی واقعی همراه با بسته توانبخشی آرام در مقایسه با روش تحریک الکتریکی ساختگی همراه با بسته توانبخشی آرام در بهبود دو مولفه از سه مولفه حافظه فعال و پنج مولفه از ده مولفه آزمون خواندن اثربخشتر بود. بنابراین بر مبنای نتایج این پژوهش میتوان به متخصصان اختلالهای یادگیری خاص پیشنهاد کرد که از روش مذکور در جهت بهبود حافظه فعال و تقویت کارآمدی خواندن دانشآموزان نارساخوان استفاده کنند.