1403/10/02
فرشته ابوالحسنی نیارکی

فرشته ابوالحسنی نیارکی

مرتبه علمی: استادیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکده الهیات و معارف اسلامی علامه حسن زاده آملی (ره)
نشانی:
تلفن: 011-35305157

مشخصات پژوهش

عنوان
پیدایش و تحول شخصیت اخلاقی انسان از نظر علامه طباطبایی(ره)
نوع پژوهش
مقاله چاپ شده
کلیدواژه‌ها
شخصیت اخلاقی علامه طباطبایی عوامل رشد پیدایش تحول اخلاق
سال 1402
مجله کاوش های فلسفه و دین
شناسه DOI
پژوهشگران بنفشه رمضانی ، فرشته ابوالحسنی نیارکی ، رمضان مهدوی آزادبنی

چکیده

جستار حاضر درصدد بررسی دیدگاه علامه طباطبایی(ره) پیرامون پیدایش و تحول شخصیت اخلاقی انسان است؛روش پژوهش این است که مسائل مرتبط با شخصیت اخلاقی انسان از طریق فیش‌برداری از آثار علامه گردآوری و سپس با رویکرد عقلی-تحلیلی به تحلیل آن‌ها پرداختیم. سؤال‌های پژوهش عبارتند از: 1) منشأ پیدایش شخصیت اخلاقی از منظر علامه طباطبایی چیست؟ 2) عوامل درونی و بیرونی رشد و تحول شخصیت اخلاقی انسان از منظر ایشان کدامند؟ علامه در تفسیر المیزان، شاکله را به معنای خلق و خوی می‌داند . بنابراین با توجه به تحلیل‌های فلسفی علامه در بحث خلق و کیفیت ایجاد آن در افراد، خلق را یکی از منشأهای شخصیت اخلاقی نزد علامه دانست. علامه برای رشد و تحول شخصیت اخلاقی، عوامل درونی و بیرونی ذکر کرده است که عوامل درونی در سه ساحت شناختاری، عاطفی و عملکردی قرار می‌گیرند از دیدگاه علامه فطرت و طبیعت از عوامل درونی هستند اما مهم‌ترین عامل درونی از نظر ایشان اراده آزاد است. همچنین علامه به عوامل بیرونی که خارج از ذات او هستند و در اوضاع و جو زندگی او هستند مانند آداب و رسوم و عادت‌های تقلیدی و تأثیر جامعه و خانواده و .. اشاره می‌کند. می‌توان اذعان کرد که دیدگاه علامه طباطبایی در باب شخصیت اخلاقی، در میان دیدگاه‌های اندیشمندان غربی، بیشتر شبیه به نظریه صفات شخصیت است که نخستین بارآلپورت آن را نظریه‌پردازی کرده است. چرا که علامه برای خلق و شاکله خلقی به ویژگی‌هایی قائل است که اندیشمندان صفات به آن قائل هستند. و اگرچه به نقش تجارب کودکی، ذهن ناخودآگاه و ..نظیر دیدگاه روانکاوان و یا مسائل مربوط به یادگیری و شناختی و..نظیر نظریه یادگیری شناختی و یا به نقش خودشکوفایی نظیر دیدگاه انسان‌گرایانه و غیره اهمیت می‌هد، اما می‌توان گفت این مسائل برخی از عوامل دخیل در شخصیت اخلاقی است و لذا دیدگاه علامه طباطبایی در این بین جامع‌تر است.