هدف: ارتفاع زین به عنوان یکی از مهم ترین عوامل اثرگذار بر عملکرد دوچرخه سواران حین رکاب زنی شناخته شده است. تعیین یک ارتفاع زین مناسب که رابطه نزدیکی با زاویه مفصل زانو حین رکاب زنی دارد، نقش مهمی در خطر آسیب و احتمالا اثری روی عملکرد بهینه دوچرخه سواری ایفا می کند. اهمیت این موضوع با توجه به برگزاری مسابقات دوچرخه سواری حرفه ای در مسافت های طولانی، دوچندان می شود. ارتفاع زین می تواند از طریق تغییر در جنبه های مکانیکی حرکت (کینماتیک، کینتیک و فعالیت عضلانی) باعث بهبود عملکرد استقامتی ورزشکار شود. هدف از پژوهش حاضر، تعیین ارتفاع بهینه زین بر اساس شاخص های بیومکانیکی با تاکید بر اقتصاد حرکتی در دوچرخه سواران نخبه ملی است. روش شناسی پژوهش: داده های کینماتیکی و تجزیه گازهای تنفسی از اندام تحتانی 15 نفر دوچرخه سوار نخبه تیم ملی ایران جمع آوری گردید. هماهنگی و تغییرپذیری با استفاده از روش وکتورکدینگ برای مفاصل ران / زانو و زانو / مچ پا و سگمنت های پا / ساق، ران / ساق و لگن / ران و تجزیه گازهای تنفسی با استفاده از تغییرات شیب بازده اکسیژن جذبی محاسبه گردید. آزمون آنالیز واریانس دو سویه با مقادیر تکراری به منظور مقایسه مقادیر میانگین زاویه هماهنگی و تغییرپذیری هماهنگی در ارتفاع های زین متفاوت استفاده شد. یافته ها: در حالی که در ارتفاع زین 30 درجه، کم ترین میانگین اکسیژن مصرفی مشاهده شود، نتایج آماری نشان داد که میانگین اکسیژن مصرفی در کل زمان اجرای آزمون اثر دارد. بدین معنی که تفاوت معنی داری در میانگین اکسیژن مصرفی ناشی از دوچرخه سواری، بین ارتفاع زین 25 و 30 درجه (P=0.047) و ارتفاع زین 30 و 35 درجه (P=0.007) مشاهده شد. همچنین نتایج آماری نشان داد که میانگین تغییرات شیب بازده اکسیژن جذبی در کل زمان اجرای آزمون اثر دارد. بدین معنی که تفاوت معنی داری در میانگین تغییرات شیب بازده اکسیژن جذبی ناشی از دوچرخه سواری، در ارتفاع زین 30 درجه بین دو بارکاری 150 وات و 200 وات (P=0.046) و همچنین در ارتفاع زین 35 درجه بین دو بارکاری 150 وات و 300 وات (P=0.002) مشاهده شد. نتیجه گیری: در ترکیب اطلاعات مربوط به الگوی هماهنگی بین مفصلی ران-زانو و اطلاعات فیزویولوژیکی حرکت (میانگین اکسیژن مصرفی و تغییرات شیب بازده اکسیژن جذبی) به نظر می رسد در فاز 91-180 درجه، فاز مفصل دیستال و در فاز 181-27