نیروی انسانی کارآمد از سرمایه های مهم به شمار می رود. بر این اساس یکی از اولویت های اساسی هر کشوری طراحی سیستم مناسب آموزشی جهت تصدّی مشاغل مختلف می باشد که در ایران مراکز آموزشی عالی بویژه دانشگاهها عهده دار این مهم شده اند؛ در سالهای اخیر آموزش های دانشگاهی حسابداری در تأمین نیاز حرفه و بازار کار دچار چالش هایی بوده است. از جمله این چالش ها وجود نیروهای مازاد دارای مدرک دانشگاهی حسابداری و از سوی دیگر نارضایتی کارفرمایان از توانمندی حسابداران در برآورده کردن انتظارات حرفه ای در مرحله عمل است این موارد بر اهمیّت شناسایی و توسعه مؤلّفه های آموزش حسابداری در ایران به صورت روشمند می افزاید. در این راستا مدل جامع « شکاف انتظار – عمل» می تواند در دستیابی به الگویی برای رفع این چالش ها مؤثّر باشد از این برای ارتقا جایگاه آموزشی دانشگاهها وارتباط بهتر دانشگاه و بازار کار توجّه به مدل جامع فاصله انتظار بازار کار و عملکرد دانش آموختگان و زمینه های پیدایش این شکاف و فاصله راهگشا بوده و با آسیب شناسی درست بستری برای بروزرسانی و بازکاوی آنها آماده می سازد. در نهایت با توجه به این موضوع می توان گامی در هماهنگی بهینه میان انتظارات حرفه و صنعت و عملکرد دانش آموختگان برداشت. در این پژوهش که به صورت تحلیلی – توصیفی و به روش کتابخانه ای صورت گرفته است به مدل جامع« شکاف انتظار – عمل» در شناسایی و توسعه مؤلّفه های آموزش حسابداری در ایران پرداخته شده و زوایای آن مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده از این پژوهش بیانگر آن است که مدل « شکاف انتظار – عمل» در آموزش حسابداری ایران می تواند در شناسایی و توسعه مؤلّفه های آموزش حسابداری و در نتیجه تامین نیازهای بازار کار و توانایی اشتغالزای دانش آموختگان رشته حسابداری راهنمایی بی بدیل باشد و نیز می تواند ضمن پدید آوردن بنیه علمی دانش آموختگان حسایداری و پایداری رابطه نزدیک دانشگاه و بازار کار، موجب افزایش رفاه اجتماعی وایجاد توسعه پایدار گردد.