هویّت بهمعنی ماهیّت چیزی یا کسی، یکی از موضوعات مهم فرهنگی و سیاسی- اجتماعی است که در ارتباط انسان با خود و دیگران نقش چشمگیری دارد. هویّت، دو سطح فردی و اجتماعی دارد و هویّت ملّی یکی از انواع هویّتهای اجتماعی است. این هویّت در طول زمان دچار تغییر و تحوّل میشود و خطراتی آن را تهدید میکند که مخرّبترین آنها، تهدید فرهنگی است؛ زیرا هویّت فرهنگی از نظر محتوا عصارهی هویّت ملّی است. در دورهی معاصر، پدیدهی جهانیشدن، ملّتها را در معرض بحرانهایی ازجمله بحران هویّتی، اعم از هویّت ملّی و فرهنگی قرار داده و از آنجا که ادبیّات، رابط فرهنگ از نسلی به نسل دیگر است، یکی از راههای برونرفت از این بحرانها، بازسازی، آموزش و گسترش هویّت فرهنگی از طریق تحلیل و شناخت آثار ادبی است. سعدی شیرازی سفیر گسترش فرهنگ ایران، آثارش رمز تداوم حیات و حامل پیام تمدّن ایرانی-اسلامی و یکی از منابع مهمّ پژوهش دربارهی مؤلّفههای فرهنگ است. در این رساله مؤلفّههای هویّتیای که شیخ در آنها بیشتر بر هویّت فرهنگی تأکید داشته، در ده مورد خلاصه شدهاند: زبان فارسی، باستانگرایی، دینداری، تقدیرگرایی، عرفان و تصوف، عشق، انسانگرایی، مکافات عمل یا قانون کارما، ناپایداری و فناپذیری جهان و وطندوستی. به استناد این پژوهش، نخستین ویژگی فرهنگمدار بودن سعدی، استفاده از زبان فارسی و بهرهوری هنرمندانه و ماهرانه از ظرفیتهای این زبان برای بازسازی و گسترش هویّت فرهنگی است. دومین مؤلّفه، توجه و تأکید بر فرهنگ ایران باستان است. وی به دور از باستانزدگی با تلفیق فرهنگ باستانی و اسلامی درسنامهای از فرهنگ و ادب ایرانی ارائه میکند. همچنین سعدی با تسلّط و تأکید بر جنبههای مختلف دینداری و کارکردهای فرهنگی و اخلاقی، جایگاه و اهمیت آن را در زندگی انسان ترسیم میکند. اگرچه شیخ در حوزهی تقدیرگرایی برای انسان اراده و اختیار قائل است، اما مصادیق باور به قضا و قدر در آثار او به اندازهای گوناگون و گسترده است که میتوان آن را یکی از مؤلفههای فرهنگی آثارش به-شمارآورد. همچنین در خلال تمثیلهای اخلاقی، اصطلاحات عرفان و تصوف را بهگونهای مطرح میکند که سازندهی فرهنگی اصیل باشد. بنابراین، با تحلیل آثار شیخ میتوان گرایشهای عرفانی ایرانیان را ملاحظهکرد. عشق از بنمایههای اصلی آثار سعدی و سعدی شاعر والامقام در اشعار عاشقانه است. اشعار عاشقانهی او به دلیل قدرت معنابخشی به زندگی و فضایل انسانی در ساخت و پرداخت هویّت فرهنگی نقش مؤثری دارد. شیخ اجل با برکشیدن نام انسان و بزرگداشت جایگاه او بهکمک زبان ادبی و هنری در یکی از تاریکترین دوران سیاسی و اجتماعی، به مردم درس انسانیت میدهد و مروّج انسانگرایی در فرهنگ ایرانی میگردد. هم-چنین از قانون کارما برای تهییج باورها، تنظیم اعمال و رفتار بهره میبرد. او با ارائهی نمونههایی فراوان از نتایج مثبت فضایل اخلاقی، جایگاه آن را در فرهنگ ایرانیان تبیین مینماید. علاوهبراین، وی با تأکید بر جنبههای مثبت آفرینش، لحظههای عمر را ارزشمند میشمارد و بهدلیل ناپایداری و فناپذیری انسان و جهان، بر لزوم اغتنام فرصت تأکید میورزد. همچنین سعدی با یادکرد از ارزش و اهمیت وطن و مقولههای مربوط به آن در روزگاری که ایران مورد تهدید بیگانگان بوده، راهی برای زندهنگهداشتن هویّت و فرهنگ ایرانی در دلهای مردمش باز میکند. شیخ اجل با تبیین ارزشهای فرهنگی ایرانی-اسلامی به شیوهی خاص خود نشان میدهد این فرهنگ قابلیّت انطباق با شرایط جهانیشدن در عصر حاضر را دارد. از اینرو، توجه به آثار شیخ با رویکرد فرهنگی می-تواند نقش مؤثری در شناسایی و معرفی هویّت فرهنگی به جهانیان داشتهباشد.