1403/02/09
علی اکبر باقری خلیلی

علی اکبر باقری خلیلی

مرتبه علمی: استاد
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکدۀ ادبیّات و زبان‌های خارجی
نشانی:
تلفن: 01135302667

مشخصات پژوهش

عنوان
تحلیل هویت فرهنگی در اشعار حافظ
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
هویت، فرهنگ، هویت فرهنگی، مؤلفه‌های هویت فرهنگی، غزلیات حافظ شیرازی.
سال 1401
پژوهشگران معصومه بابائیان(دانشجو)، رضا ستاری(استاد مشاور)، علی اکبر باقری خلیلی(استاد راهنما)

چکیده

هویت یکی از مفاهیم پیچیده در حوزه‌ی علوم انسانی و پدیده‌ای چندوجهی است. هویت فرهنگی با مفاهیمی مانند فرهنگ و انواع آن در ارتباط و قابل تحلیل می‌باشد. فرهنگ مفهوم گسترده‌ای دارد، چنان که شامل ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی می‌شود و مجموعه‌ی مشترکی از اندیشه‌ها و کنش‌ها و دستاوردهای انسان در یک جامعه است. هویت فرهنگی یکی از انواع هویت است و شامل مجموعه‌ای از آداب و رسوم می‌باشد که خصوصیات یک جامعه یا گروهی از مردم را تشکیل می‌دهد و علاوه بر آن داشتن هویت فرهنگی سبب می‌شود که انسان توانایی شناخت دیگری را پیدا کند. مؤلفه‌های هویت فرهنگی در اشعار هریک از شاعران را به دلیل جهان‌بینی و شخصیت آنان می‌توان متفاوت از هم دانست. به همین دلیل با توجه به بررسی‌های به عمل آمده، مؤلّفه‌هایی که در این پایان نامه بررسی شدند، عبارتند از: زبان فارسی،‌دین، صداقت و ریاستیزی، دادگری، میانه‌روی و اعتدال، نوع‌دوستی و انسان‌گرایی، شادی و شادخواری، اغتنام فرصت و تقدیرگرایی. روش پژوهش در این پایان‌نامه توصیفی-تحلیلی و شیوه‌ی جمع‌آوری اطلاعات کتابخانه‌ای است. برخی از نتایج این تحقیق را می‌توان چنین برشمرد: زبان فارسی در غزلیات حافظ دلالت بر وحدت فرهنگی و ملّی مردم این سرزمین دارد. زبان فاخر و جذّاب او موجب شده تا مردم با عواطف و اندیشه‌های او آشنا شوند. خوانش اشعار او در خارج از مرزهای ایران به زبان فارسی یا به صورت ترجمه، هم زبان و فرهنگ ایران را پرآوازه کرده و هم اسباب آشنایی اندیشگی مردم جهان با افکار و اندیشه‌های او را فراهم آورده‌ و کمال‌گرایی و معنویت، صلح و آرامش و شادی و خوشدلی را گسترش داده است. علاوه بر این‌ها، بزرگ‌ترین و مهم‌ترین عامل محبوبیت و ماندگاری حافظ، زبان اوست که تا به امروز هم هم‌چنان زنده و سرآمد است. دینداری حافظ دلالت بر این دارد که توحید و خداپرستی همواره کیش مردم این سرزمین بوده است. دینداری توانسته روح معنوی و انسانی مردم ایران را تکامل ببخشد. دینداری حافظ بریده از دنیا و غافل از عیش و خوشدلی نیست. غم حافظ هم غم عشق و معشوق است و نه غم دنیا. علاوه بر این‌ها حافظ عصاره و حقیقت دین را در عمل و پیامدهای مثبت آن در زندگی فردی و اجتماعی می‌جوید و نه در زبان و شعار. شاید یکی از دلایل مبارزه‌ی او با پاره‌ای از شعایر دینی به سبب همین بی‌عملّی دینداران باشد. صداقت و ریاستیزی حافظ در حقیقت از درون دین و دینداری بیرون می-آید. او صداقت و پاکی را رمز رستگاری؛ و دروغ و نفاق را عامل گمراهی و سیاه‌رویی انسان می‌داند. بزرگ‌ترین دروغ از دیدگاه حافظ ریا و تزویر است و شاید به همین دلیل است که گناه باده‌نوشی بدون روی و ریا را بهتر از زهدفروشی می‌داند که در او روی و ریاست.